responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1356

عقد التزامى يا تحقيقى است يا تقديرى.

تحقيقى عبارت است از اينكه بهر تقدير منشأ اثر باشد مثل بيع در تمليك اعيان و اجاره در تمليك منافع و تقديرى عبارت از اينكه ترتيب اثر بر آن اختصاص بصورت مخصوصى داشته باشد مثل مضار- به و مزارعه زيرا ترتب اثر در مضاربه موقوف است به حصول ربح و در مزارعه به حصول محصول.

(كليات ص 57،58)

عَهدِ امانَت

-(اصطلاح عرفانى) مراد پيمان بنده است در بار امانت كه فرمود «إِنّٰا عَرَضْنَا الْأَمٰانَةَ عَلَى السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبٰالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهٰا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسٰانُ إِنَّهُ كٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً» حافظ گويد:

آسمان بار امانت نتوانست كشيد قرعه فال بنام من ديوانه زدند
و يا تحمل و تعهد الهى است و يا عهد و پيمان ازلى است كه فرمود «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ» و «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قٰالُوا بَلىٰ» در روز الست بلى گفتى امروز به بستر لا خفتى
اما ميدان:تا عهد ازلى دامن تو نگيرد دل تو اين كار نپذيرد حافظ گويد:

حقا كزين غمان برسد مژده امان گر سالكى بعهد امانت وفا كند
گر رنج پيشت آيد و گر راحت اى حكيم نسبت مكن بغير كه اينها خدا كند
در كارخانۀ كه ره عقل و فضل نيست و هم ضعيف رأى فضولى چرا كند
جوزجانى گويد«العهود كثيرة و احق العهود بالوفاء الامر بالمعروف و النهى عن المنكر» (از عده ج 5 ص 534).

خداى بزرگ تواناى بى‌همتا گويد:

هيچ اندوه مداريد،هيچ غم نخوريد و خود را خوار مداريد كه برترى و مهترى خود شما را سزد كه عهد من داريد و بياد من نازيد و بضمان من تكيه كنيد،و بر جهت من آسايش جوئيد الهى:چه غم دارد او كه ترا دارد كرا شايد او كه ترا نشايد آزاد آن نفس كه بياد تو بازان و آباد آن دل كه بمهر تو نازان و شاد آن كس كه با تو در پيمان، (از عده ج 3 ص 292).

مولوى گويد:

كجا شد عهد و پيمان را چه كردى امانتهاى چون جان را چه كردى
چرا كاهل شدى در عشق بازى سبك روحى مرغان را چه كردى
روز اول ازل قصۀ رفت ميان جان و دل، نه آدم و حوا بود،نه آب و گل،حق بود حاضر
و حقيقت حاصل،دل سايل بود و جان مفتى،دل را واسطه در ميان بود و جان را خبر از عيان،هزار مسأله پرسيد دل از جان،همه متلاشى،در يك حرف،جان همه جواب داد در يك طرف،نه دل از سؤال سير آمد،نه جان از جواب،نه سؤال از عمل بود،نه جواب از ثواب هر چه دل از خبر پرسيد،جان از عيان جواب داد،تا دل به عيان بازگشت.

(از عده ج 1 ص 59).

عِيد

-نزد صوفيه چيزى است كه عايد شود بر قلب از تجلى جمال بهر روش

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست