responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1351

ستارۀ بود واقع در آخر گردن صورت شجاع يعنى دوازدهمين ستارۀ اين صورت بود.

عُنُق النّاقَه

-(اصطلاح نجومى) و آن ستارۀ بود واقع بر زانوى راست مرأة مسلسلة (از صور كواكب ص 131)

عُنوان

-(اصطلاح ادبى)ديباچه كتاب را عنوان گويند و نزد بلغا آن باشد كه سخن ور شروع بايراد غرض كند.و براى تكميل سخن و تأكيد آن الفاظى آورد كه عنوان آن اخبار متقدمه و قصص سالفه باشد و ازين قبيل است عنوان علوم كه در كلام الفاظى ايراد كنند كه مفاتيح علوم باشد مانند «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنٰاهُ آيٰاتِنٰا فَانْسَلَخَ مِنْهٰا» و «انْطَلِقُوا إِلىٰ ظِلٍّ ذِي ثَلاٰثِ شُعَبٍ» (از كشاف ص 1073).

در ابدع آرد:عنوان آنست كه متكلم به جهت تكميل غرض خويش از مدح يا ذم يا فخر يا عتاب يا ساير اغراض خود عنوان نمايد اخبار گذشته‌گان را مثال:

رودكى نگارينا شنيدستم بگاه محنت و راحت سه پيراهن سلب بوده است يوسف را
بعمر اندر يكى از كيد شد پر خون دوم شد چاك از تهمت سيم يعقوب را از
بوش روشن گشت چشم تر (از ابدع ص 316-317)

عَنين

-(اصطلاح فقهى)بكسر عين مردى را گويند كه نتواند با زنان مواقعه انجام دهد چه با زنان باكره يا ثيبه از جهت مرض يا ضعف و سستى كه او را عارض شده است يا از جهت زيادى سن است يا جزء آن شامل خصى و مسحور و جز آنها شود و از عيوب مرد است (از كشاف ص 1072).

اين عيب يكى از موجبات فسخ است كه زن را رسد فسخ كند.

عَواء

-(اصطلاح نجومى)آن را نقار و صناج نيز گويند.(نقار با غين ضبط شده است و ظاهرا غلط است).شبيه مردى است كه دو دست دراز كرده است و گويا بانك ميكند.سر دست چپ او بر بالاى كوكب ديگر از كواكب بنات النعش كبرى واقع است و دست راست او از پس از كواكب فكّه آويخته است و باين دست عصايى بر بالاى سر گرفته.

ستارگان آن بيست و دواند خارج كه يكى از آنها را سماك رامح نامند و حارس سماء و حارس شمال نيز گويند چه در اكثر مواضع مرئى ميشود و آن ستارۀ ديگر را كه با اوست و بر ساق چپ اين صورت است رمح رامح گويند (از بيست باب ملا مظفر رجوع به صور كواكب شود)

عَوائِد

-(نجومى) از ستارگان تنين است و آن چهار ستاره است واقع بر طرف سر تنين و آن ستارگان دوم و سوم و چهارم و پنجم بود (از صور كواكب ص 41) اين كلمه عواعذ هم ضبط شده است.

عَوارضِ ذاتيَّه

-(اصطلاح فلسفى) مراد از عوارض ذاتيه امورى بود كه خارج از شىء و لا حق بدان باشند من حيث الذات مانند تعجب كه لاحق ذات انسان است اعم

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1351
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست