responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1342

و بلا فاصله بايد آن را مورد عمل قرار دهيم عدۀ ديگر گويند چون ميدانيم كه هر عامى را مخصصاتى هست بطورى كه گفته‌اند «ما من عام الا و قد خص»پس بايد بمفاد علم اجمالى خود بر وجود مخصصات عمل كرده و بدنبال يافتن مخصصات برويم تا آنكه قطع يا لا اقل ظن پيدا كنيم كه مخصص وجود ندارد نسبت باين عام سپس بدان عمل نمائيم زيرا ما در عصر غيبت تنها از راه كتب اخبار و احاديث مى‌توانيم باحكام واقف شويم و شكى نيست كه ميان اين اخبار معارضات زيادى هست و اشخاص بسيارى اخبار مجعول وارد در احاديث ما كرده‌اند باندازۀ كه حتى اخبار و رواياتى كه از آنها صادر شده است اكنون بر ما مشتبه و نامعلوم است و حال كه ميدانيم بايد باحكام و مسائل دينى عمل نمائيم و از طرفى بهيچ كدام از اين اخبار و روايات اعتمادى نيست پس لازم است كه در تمام اخبار و روايات باندازۀ كافى و مستوفى بحث و تحقيق نمائيم تا بتوانيم بدانها عمل كنيم و وجود معارضات و مناقضات آنها را دريابيم پس چگونه ميتوانيم به محض آنكه بعامى برخورد كرديم بمفاد آن عمل كنيم و چه بسا اصولا آن عام مجعول باشد پس بايد همان طور كه نسبت باخبار بررسى ميكنيم و از جرح و تعديل و صحت و سقم آنها بحث مينمائيم و لااقل تا ظن بصدور آنها از معصوم قضيه را دنبال مى‌كنيم در مورد عمومات هم بايد اين عمل را انجام دهيم مضافا بر آنكه از لحاظ وجود مخصصات هم تحقيق و بررسى نمائيم تا آنكه دريابيم آيا مراد از اين عام بحال خود باقى است يا بدليل عقلى يا نقلى و به مخصص متصل يا منفصلى تخصيص خورده است و تا چه حد تخصيص خورده است و تا در آنجا موضوع را دنبال كنيم كه در قدرت و توانائى ما هست تحقيق از آن.

عَمَلى

-رجوع به حكمت عملى شود.

عَمودان

-(اصطلاح فقهى)آباء و پدر و مادر را بطور اخص عمودين گويند و بالجمله پدر و مادر را هر چه بالا روند نسبت به زن عمودين گويند و نسبت به مرد اصول و«لا يستقر للمرأة ملك العمودين الآباء و ان علوا و الأولاد و ان سفلوا».

(از شرح لمعه ج 1 ص 257)

عَمودُ الصُّبح

-(فلسفى)شيخ اشراق اين اصطلاح را بكار برده و رمزى از ظهور نفس از بدن داند كه انوار الهيه و بوارق قدسيه وارد بر آن شود.

(از تلويحات ص 108)

عُموم

-(اصطلاح اصولى)و عموم يعنى شمول يقال مطر عام يعنى باران كه شامل همه امكنه و آفاق شود و در منطق مفهومى است كه شامل افراد مفهوم ديگر شود و نزد اصوليان عبارت از لفظى است موضوع بوضع واحد براى كثير غير محصور كه مستغرق باشد تمام آنچه صالح است آن لفظ براى آن و آن لفظ را عام نامند و مراد به وضع اعم است از وضع شخصى يا نوعى و بنا بر اين نكرۀ منفيه مفيد عموم است (از كشاف ص 1068)رجوع بعام شود.

صيغه‌هاى عموم عبارتند از«كل» كه در لغت حقيقة در عموم است و از آن هيأت اجتماعيه بطور مجاز خواسته شود

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1342
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست