نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1340
ماهيات اركان اربعه و تأثير و تأثرات موجودات و غيره،علم حوادث جوى و معرفت تغييرات هوا و تصاريف رياح و غيره،علم معادن و معرفت انواع جواهر و چگونگى تكوين آنها،علم نبات و معرفت غرس و بذر آنها،علم حيوان و معرفت موجودات حيه و آثار و حركات و چگونگى مزاج معتدله و صحت و سقم آنها.
(رسائل اخوان ج 1 ص 205).
عُلومِ عَرَضيَّه
-(اصطلاح ادبى) رجوع بعلم شود.
عُلومِ فَلسفيَّه
-(اصطلاحات فلسفى) علوم فلسفى از نظر اخوان الصفا بر چهار دستهاند،رياضيات،منطقيات،طبيعيات و الهيات.رجوع شود به طبقهبندى علوم.
عُلومِ مُتعارِفه
-(اصطلاح منطقى) رجوع به مصادرات شود.
عُلومِ مُدَوَّنَه
-علوم مدونه مقابل علوم غير مدونه است و مراد حكمت متعارفه و علوم بحثيه است در مقابل علوم ذوقى و حالى كه دريافتنى است نه بافتنى.
عِلويّات
-رجوع بآثار علويه و( مجموعه دوم مصنفات ص 236)شود.
عَلى
-اين اصطلاح ادبى است و كلمه على در زبان عرب در اصل از حروف جاره است و آن را نه معنى است 1 استعلاء مانند و «عَلَيْهٰا وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ» و «او واجد على النار هدى»2 مصاحبت مثل مع مانند «وَ آتَى الْمٰالَ عَلىٰ حُبِّهِ» و «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنّٰاسِ عَلىٰ ظُلْمِهِمْ» و مجاوزه مانند«اذا رضيت على بنو قشير»يعنى منى 3 تعليل مانند و «لِتُكَبِّرُوا اللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاكُمْ» يعنى لهدايتكم 4 ظرفيت مانند «وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلىٰ حِينِ غَفْلَةٍ» 5 بمعنى من مانند «إِذَا اكْتٰالُوا عَلَى النّٰاسِ يَسْتَوْفُونَ» 6 موافقت ما مانند «حَقِيقٌ عَلىٰ أَنْ لاٰ أَقُولَ» 7 زائده براى تعويض 8 استدراك و اضراب،معنى ديگر على اسميت است در صورتى كه من داخل آن شود و مساوى با فوق است مانند «غدوت من عليه»(از مغنى ص 73).
عَليل
-نزد محدثان حديث معلول است.
(كشاف ص 1033)
عِماد
-عبارت از ضمير فصل باشد كه آن را فصل و عماد نامند مثل«ان ذلك لهو الحق» (از كشاف ج 2 ص 956)
عَمّاريَّه
-(كلامى)از فرق كلامى منسوب به عمارند كه معتقد بامامت حضرت صادق بودند و معتقد بودند كه پس از حضرت صادق بفرزندش عبد اله نقل يافت و نه اسماعيل اينان را فاطحيه هم گويند.
(از مختصر الفرق بين الفرق ص 57).
عِمامَه
-آنچه بر ميت پيچند در موقع كفن(از شرح لمعه ص 32).و آنچه روحانيان اسلام بر سر گذارند نيز در عرف عمامه گويند.
عَمد
-(اصطلاح فقهى)قاعدۀ كلى براى تشخيص عمد از غير عمد آنكه فاعل يا فعلى را از روى قصد انجام ميدهد يا نه در صورتى كه فعلى بدون قصد و اراده از او صادر شود خطا است و در صورتى كه از روى قصد و اراده انجام دهد عمد است.
مثلا در قتل،يا قصد قتل هم ميكند يا نه،دوم شبه عمد است و اول عمد است و گفته شده است كه فاعل يا اصل فعل را از روى قصد انجام نمىدهد يعنى اصولا اصل فعل از روى بىقصدى ازو صادر
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1340