responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1309

مؤثره‌اند و لكن محققان فلاسفه گويند علل معده اصولا مشمول عنوان عليت نمى‌شوند نه ناقص و نه تام و بلكه معداتى ميباشند كه مقرب علت مؤثره‌اند.

(اسفار ج 1 ص 141،144-ج 4 ص 7).

عِلَّتِ ناقِصَه

-(اصطلاح فلسفى)علت را در صورتى ناقص ميگويند كه خود به تنهائى و مستقلا موجب وجود چيزى نگردد و بعبارت ديگر معلول بوجود آن واجب نشود،هر يك از علل اربعه به تنهائى علت ناقصه‌اند.

(دستور ج 2 ص 370)

عِلَّتِ هَيولانى

-(فلسفى)منظور همان علل مادى است و گاه اين اصطلاح اطلاق بر اساس كائنات شود كه اركان اربعه باشد.اخوان الصفا ازين اصطلاح معنى اخير را خواسته‌اند و از علت فاعلى بطور مطلق قواى نفس كليه را گاه اراده كرده‌اند و همين طور از علت صور كائنات اسباب فلكيه را اراده كرده‌اند و البته در موارد گوناگون خواست آنها ازين اصطلاحات متفاوت است (رجوع برسالۀ پنجم از جسمانيات ص 123).

عِلَلِ أربعَه

-(اصطلاح فلسفى)مراد علت صورى و غائى،مادى،فاعلى است (اخوان ج 3 ص 337 ج 4-7)و رجوع بعلت شود

عِللِ خارِجيَّه

-(اصطلاح فلسفى) امورى كه خارج از ذات بوده و در عين حال در حصول آنها دخالت داشته باشند علل خارجى مينامند مانند علت فاعلى و غائى كه هر دو از علل خارجيه‌اند يعنى خارج از ذات ميباشند در مقابل علل داخلى كه داخل در ذات معلول‌اند و از مقومات اويند،ماده و صورت كه علت مادى و صورى گويند رجوع بعلت شود.

عِلَلِ ماهيَّت

-(اصطلاح فلسفى) امورى كه قوام ماهيت اشياء بآنها است علل ماهيت گويند مانند جنس و فصل در موجود ذهنى مانند نوع و مادت و صورت در موجودات خارجى.

رجوع به علل خارجى شود.

عِلَلِ مُحَرَّكه

-(اصطلاح فلسفى)مراد همان علل مؤثره‌اند كه موجودات را از قوت بفعل آرند و يا قوت محركۀ اجسام حيه،در مباحث مشرقيه است كه محرك يا بالطبيعة است يا بالارادة،با لذات است يا بالعرض،قريب است يا بعيد،كلى است يا جزئى،خاص است يا عام،بالقوة است يا بالفعل بسيط است يا مركب (از مباحث ص 639).

عُلَماءِ اصول و عُلَماءِ رُسُوم

-مراد علماء بعلم ظاهرى‌اند

علماء غافل

-(كشاف ص 1547).

علماء غافل كسانى‌اند كه دنيا را قبلۀ دل خود گردانيده باشند (كشف المحجوب ص 19).

عِلم

-(اصطلاح عرفانى،فلسفى، منطقى،اصولى)علم يعنى دانش و دانستن و مراد از علم در اصطلاح صوفيه نورى است مقتبس از مشكات نبوت در دل بندۀ مؤمن كه بواسطۀ آن بخداى راه يابد و فرق آن با عقل آنكه عقل فطرى است و علم خاص مؤمن است.

علماء اصول ميان علم و معرفت فرق نگذارند اما مشايخ گويند كه:علمى كه

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1309
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست