responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1236

و الموافقه الاتفاقية لا تكفى.

(از قوانين ج 1 ص 155).

الاصل فى العبادات و المعاملات هو الفساد لان الاحكام الشرعية كلها توقيفية و منها الصحة و الاصل عدمها و عدمها يكفى فى ثبوت الفساد و...

(از قوانين ج 1 ص 155)

عِباداتِ ماليّه

-(اصطلاح فقهى)مانند زكاة،خمس،صدقه..

(از تلويح 731)

عِباداتِ مُوَقَّتَه

-(اصطلاح فقهى)و عباداتى است كه آنها را بايد در وقت معين انجام داد مانند نماز و روزه.

(از تلويح ص 305)

عِبادَت

-(اصطلاح فقهى)بكسر عين عبارت از نهايت تعظيم است و آن فقط شايستۀ خداست زيرا نهايت تعظيم در مورد كسى رواست كه نهايت انعام كند و آن خداست و احكام شرعى كه متعلق بآخرت باشد عباداتند و گاه براى ثواب آخرت و خوف از عقاب است و گاه براى شرف عبوديت و محبة الله است.

(از كشاف ص 947).و افضل عبادات آنست كه نه براى خوف از عقاب باشد و نه جلب ثواب.

خواجه نصير گويد:عبادت عبارت از آن بود كه تعظيم و تمجيد خالق خويش و مقربان حضرت او چون ملائكه و انبياء و ائمه و اولياء و طاعت و متابعت ايشان و انقياد اوامر و نواهى صاحب شريعت را ملكه كند و تقوى را كه متمم و مكمل اين معنى بود شعار و دثار خود سازد.

(اخلاق ناصرى ص 80 و رجوع شود به تفسير ص 10-مجموعه دوم مصنفاتص 197).

عبادت را سه مرحله است بعضى خدا را عبادت كنند باميد ثواب آخرت و خوف از عقاب كه عامۀ مؤمنانند و بعضى خدا را عبادت كنند كه شرف عبوديت يابند و خدا آنها را بندۀ خود خواند و بعضى ديگر خدا را عبادت كنند از جهت هيبت و جلال او و محبت بدو كه مرتبت اعلاى عبوديت است.

(از كشاف ص 947)

عَبادِلَه

-(اصطلاح عرفانى)عبادله عبارت از ارباب تجليات اسمائيه‌اند، موقعى كه متحقق شوند به حقيقت اسمى از اسماء او و متصف شوند بصفتى از اوصاف او.

(اصطلاحات خطى ث 854).

عُبّادِيَه

-(اصطلاح كلامى)عباديه طائفه‌اى باشند كه همواره عبادات و فنون نوافل را مواظبت و ملازمت نمايند از براى نيل به ثواب اخروى.

(رياض السياحه ص 123-مصباح- الهدايه ص 119).

عِبارت

-(اصطلاح ادبى)در لغت تفسير رؤيا باشد و الفاظى كه دال بر معانى است عبارات گويند كه مفسر عما فى الضميراند و نزد بلغاء آنست كه الفاظى را بتركيبى آرند كه فصحا و بلغا در منشآت خود آورده‌اند و مترسلان در مراسلات خود آورند و نزد اصوليان عبارت از نص است.

(از كشاف ص 995).

عِبارةُ النَّص

-(اصطلاح اصولى)و از دلالات الفاظ است و دلالت صريح الفاظ باشد بر معانى مقصوده.و آن معنى عين

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست