نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1225
محدث كه سواى آنها است مانند زمان و كليۀ حوادث زمانى.
(از ش ص 391-شرح قيصرى ص 12-تفسير ص 1123-مصنفات ج 1 رساله 2 ص 8-تهافت التهافت ص 478،231) و گويند:هيجده هزار عالم(تا پنجاه هزار گفتهاند)موجود است.
و فلاسفه گويند:دو عالم علوى و سفلى است و علماء اصول گويند:از عرش تا فرش هر چه هست عالم است.
در فتوحات است:كه عوالم چهار است:عالم اعلى كه عالم بقا است،عالم استحالت كه عالم فنا است،عالم تغيير و تعبير كه عالم بقاء و فناست،عالم نسب كه جمعا در عالم اكبرند.
در اصطلاحات صوفيه است:كه عالم علم حق است كه بتحلى ذات كه الف اشارت است بدان،ظهور نموده و علم عين ذاتست.
در زبدة الحقائق است:بدان كه عالم من الاجمال چهار است:لاهوت،جبروت، ملكوت و ناسوت و اين عالم اربعه ظل چهار صفتند،الوهيت،رحمانيت،رحيميت و ربوبيت و در هر عالمى ده حجابست، حجب عالم ناسوت(كفر،شرك ظلم،جهل، حقد،حسد،بخل،غضب،شهوت و تكبر است).
حجب عالم ملكوت(تسبيح،تهليل، صوم،زكاة،جهاد،حج،استغفار، محبت و عبادت است).
حجب عالم جبروت،(حيات،سمع، بصر،نطق،علم،ارادت،قدرت،حكمت، مهر و لطف است)حجب عالم لاهوت(بقاء،فردانيت، سلطنت،عزت،احديت،سرمديت،كبرياء، عظمت و رحمت است)اسرار اين چهار عالم را كه مذكور شد با اين حجابها، چهار سر است:
و گفته شده است كه عالم حق است كه متجلى بصفات خودست (از كشاف 1052).
متكلمان در تفسير عالم گويند هر چه بجز خداست از موجودات جهان كه دليل و علامت وجود صانع است عالم گويند و آن يا عالم اجسام است و يا عالم اعراض، عالم نبات،عالم حيوان و بالاخره عالم شامل همۀ موجودات آسمانى و زمينى شود.
و آن حادث است يعنى نبوده است و بود شده است.
لكن پارۀ از فلاسفه گويند مواد و صور و اشكال عالم قديم است.
(رجوع شود به شرح عقايد نسفيه تأليف عمر بن محمد نسفى به شرح عمر بن سعد الدين تفتازانى چاپ بغداد ص 46، 47) تركيبات در معانى فلسفى و عرفانى:
عالَمِ إجمال
-رجوع بوجه شود
عالَمِ آخِرَت
-(اصطلاح فلسفى) عالم آخرت در مقابل عالم دنيا است كه صدر الدين از آن تعبير بعالم باطن و عالم غيب هم نموده است.
(مبدأ و معاد ص 337)
عالَمِ آفاق
-(اصطلاح فلسفى)عالم آفاق در مقابل عالم انفس است و بمعناى جهان خارج از انسان و عالم شهادت و طبيعت است.
(از رسائل صدر الدين ص 288-
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1225