responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1098

عشق شورى در نهاد ما نهاد جان ما در بوتۀ سودا نهاد
داستان دلبران آغاز كرد آرزويى در دل شيدا نهاد
رمزى از اسرار باده كشف كرد
تا كمال علم او ظاهر شود اين همه اسرار بر صحرا نهاد
شور و غوغايى برآمد از جهان حسن او چون دست در يغما نهاد
هان كه در صحراى ازل نور،نور صفت به نعمت شوق متبرز است و بوصف عشق متفرز«يحبهم»صفت آمد،آنگاه از جان بكار درآمد.

چون حلاوت خطاب عشق بجان رسيد، هستى عشق پديد آمد،گم‌كرده را متحرز بازيافتند،گفتند بلى «قٰالُوا بَلىٰ» گويان شدند و عروس قدم را جويان، از سرمستى بنور خطاب قناعت نكردند، موسى‌وار شهود عين كل خواستند «أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ» گفتند(شطحيات ص 19).

صَحراىِ عَرَصات

-(اصطلاح عرفانى) مراد صحراى محشر است.

(تفسير حدايق ص 453).

صَحراىِ حَيرت

-(اصطلاح عرفانى) مقام تحير است(تفسير حدايق ص 346).

صَحو

-(اصطلاح عرفانى)صحو يعنى هوشيارى،در اصطلاح رجوع باحساس است بعد از غيبت،و صحو بر حسب سكر است،كسى را كه سكر بحق است صحو او بحق است و كسى را كه سكر او مشوب با حظ باشد صحو او مصحوب بحظ است و صحو فوق سكر است و مناسب مقام بسط است سكر در حق است و صحو بحق است و صحو و سكر دو صفتند در بنده و پيوسته بنده از خداى خود محجوب است تا اوصاف وى فانى شود.

(دستور العلماء ص 232).

جنيد گويد:صحو عبارت از صحت حال عبدست با حق.

(رساله قشيريه ص 38).

ابو يزيد گويد صحو حجاب اعظم است.

(كشف المحجوب ص 335) در لمع است كه صحو و سكر با غيبت و حضور قريب المعنى‌اند.

(شرح ص منازل 203).

مظفر كرمانى:

سكر چيست آن فنا اندر فنا صحو چيست آن بقاء اندر بقا
ففى الصحو بعد المحو لم اك غيرها و ذاتى بذاتى اذ تخلت[تحت]تجلت
و عانقت ما شاهدت فى محو شاهدى بمشهده للصحو من بعد سكرتى.

صَحوِ بعد از مَحو

-(اصطلاح عرفانى) صحو بعد المحو و جمع الجمع شهود خلق است قائم بحق يعنى حق را در جميع موجودات و مخلوقات مشاهده نمايد و مقام فرق بعد از جمع است و فرق ثانى و «صحو بعد المحو»هم ميخوانند چون بعد از وحدت صرف كه جمع و محو است بمقام فرق و صحو تنزل نموده (شرح گلشن ص 27).

صَحو المَعلوم

-(اصطلاح عرفانى) اول مرتبت حقيقت صحو المعلوم است يعنى شهود مراتبى از مراتب معلوم (از شرح كلمات بابا ص 134)

صَحيح

-(اصطلاح حديث)خبر صحيح خبرى است كه سند آن متصل به معصوم شود-و عادل ضابط نقل كرده باشد از مثل خود در تمام طبقات (از معالم ص 215)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1098
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست