responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1094

آدمى چون نور گيرد از خدا هست مسجود ملايك ز اجتبا
صبغة الله گاه پوشيده كند پردۀ بيچون بر آن ناظر تند
رنگهاى نيك از خم صفا است رنگ زشت آن از سياه آب جفا است
صبغة الله نام آن رنگ لطيف لعنة الله بوى اين رنگ كثيف
آنچه از دريا بدريا ميرود از همان جا كامد آنجا مى‌رود

صَبُوحى

-(اصطلاح عرفانى)صبوحى بمعنى هر چيزى است كه در صبح خورده شود و يا نوشيده شود و آنچه از شير دوشيده شود در صبح‌ها و يا صباحى و صبوحى چيزى است كه در صبحگاهان نوشيده ميشود و در اصطلاح محادثۀ با حق را گويند و شراب و بادۀ خمارشكن را گويند.

عطار گويد:

هنگام صبوح آمد اى هم نفسان خيزيد ياران موافق را از خواب برانگيزيد
ياران همه مشتاقند در آرزوى يك دم مى در فكن اى ساقى با مست مياويزد
جامى كه تهى گردد از خون دلم پر كن وانگه مى صافى را با درد مياميزيد
خاقانى گويد:

در صبوح آن راح ريحانى بخواه دانۀ مرغان روحانى بخواه
يك دو جام از راح مخمورى بخور يك دو جنس از روى يك جانى بخواه
خوش باد بمى كشان صبوحى بصبوح كز باده فتوح دل شد و راحت روح
عطار گويد:

رطل گران ده صبوح زانكه رسيد است صبح
تا سر شب بشكند تيغ كشيد است صبح
عراقى گويد:

ساقى قدحى كه نيم مستيم مخمور صبوحى الستيم
از صومعه پا برون نهاديم در ميكده معتكف نشستيم
از جور تو خرقه‌ها دريديم وز دست تو،توبه‌ها شكستيم
جز جان گروى دگر نداريم بپذير كه سخت تنگ‌دستيم
ما را برهان ز ما كه تا ما با خويشتنيم بت‌پرستيم

صَبيحُ الوَجه

-(اصطلاح عرفانى) صبيح الوجه يعنى زيبا رو و در اصطلاح كسى كه متحقق است باسم الجواد

صَحابى

-(حديث)اسم منسوب به صحابه است در تعريف صحابى اختلاف اقوال است كسى كه حضرت رسول را ملاقات كرده و با او مجالست كرده باشد 2 كسى كه حد اقل يك يا دو سال با حضرت مصاحبت داشته است و با او به جنگ‌ها رفته باشد 3 كسى كه با حضرت مصاحبه بسيار داشته و از وى روايت كند 4 كسى كه او را ملاقات كرده باشد در حال كه بالغ بوده است 5 كسى كه ادراك زمان او را كرده است در حال كه مسلم بوده و گر چه حضرت را نديده باشد 6 كسى كه از خواص او بوده است و اقوال ديگر (از دارابه ص 206 و 158)

صُحبَت

-(اصطلاح عرفانى)صحبت مقابل وحد و تفرد است كه از آداب طريقت يكى صحبت است و در خبر است

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1094
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست