نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1071
(از مصباح الهدايه ص 484-شرح تعرف ص 138-دستور ج 2 ص 222) در آيات و روايات در باب شكرگزارى از نعمتهاى ظاهره و باطنه تأكيد شده است لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذٰابِي لَشَدِيدٌ.
مولانا گويد:
شكر آن نعمت كه تان آزاد كرد نعمت حق را ببايد ياد كرد
چند اندر رنجها و در بلا گفتى از دامم رها كن اى خدا
تا چنين خدمت كنم احسان كنم خاك اندر ديدۀ شيطان كنم
شَكل
-(اصطلاح فلسفى و ادبى و عرفانى)شكل عبارت از هيأتى است كه از احاطۀ يك يا چند حد بوجود مىآيد و يكى از كيفيات مخصوصۀ بكميات است و در تعريف آن گفتهاند:«الشكل هيئة حاصلة فى المقدار او المتقدر من جهة احاطة حد او حدود».
(از اسفار ج 2 ص 54،58) شكل از مقوله كيف است و از كيفيات مختصه بكميات است و كاملترين اشكال طبيعى شكل كرى است بلكه شكل طبيعى همان شكل كرى است.
(از اخوان ج 2 ص 366-شفا ج 1 ص 19) شكل در اصطلاح عروضى اجتماع خبن و كف است چنانكه فاعلاتن چون حروف دوم و هفتم آن را حذف كنى فعلات ماند.
(از المعجم ص 46-درۀ نجفى ص 22) در عرفان شكل،وجود حق تعالى را گويند.
شَكلِ طَبيعى
-(اصطلاح فلسفى) شكل طبيعى،اشكال اجسام است كه بر حسب طبيعت خود دارند در مقابل شكل و اشكال قسرى كه بوسيله قسر قاسرى پديد آمده باشند.
(از شفا ج 1 ص 144،209،123 29)
شَكلِ قَسرى
-(اصطلاح فلسفى) رجوع به شكل طبيعى شود.
شَكلِ قياس
-(اصطلاح فلسفى)شكل قياس عبارت از هيأتى است كه از وضع حد وسط در يكى از دو طرف موضوع و محمول(صغرى و كبرى)حاصل ميشود.
و از اين راه چهار شكل پديد مىآيد كه اشكال اربعۀ معروف باشند ترتيب حصول اشكال اربعه را در اين ابيات ميتوان خلاصه كرد.
اواسط اگر حمل يافت در بر صغرا و باز وضع بكبرى گرفت شكل نخستين شمار حمل بهر دوم وضع بهر دو سوم رابع اشكال را عكس نخستين شمار اشكال قياس مختلف است رجوع شود باشكال اربعه.
(از دستور ج 3 ص 220-اساس الاقتباس ص 194-شفا ج 2 ص 536)
شُكوكِ صَحيحَه
-(اصطلاح فقهى و اصولى)بطور كلى شك در چند مورد بلا اعتبار است 1 شك بعد از محل 2 شك بعد از وقت چه آنكه در شرائط باشد يا در افعال و ركعات يا در اصل فعل 3 شك بعد از سلام واجب و آن يكى از دو صيغه آخر سلام است آن هم شك در شرائط باشد يا در افعال و ركعات در رباعيه
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 1071