responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1067

بيع او.همچنين چون مسافر از سفر باز آيد.

و كودك بالغ شود،مستحق شفعه باشد.

و عدم عجز وى از بها،شرط از براى آنست كه او مالك مبيع،به آن ميشود كه آنچه مشترى ببايع داده است،وى بمشترى دهد، و چون ازين عاجز باشد،حق وى از شفعه بيفتد.

و چون بها مؤجل باشد،بر شفيع نيز مؤجل باشد.

و شفعه باشد در آنچه آن را بيع كرده باشند از زمين،و حيوان،و متاع،از آنچه متحمل قسمت باشد،و آنچه متحمل قسمت نباشد،لعموم قوله ص:

«الشفعة فيما لم يقسم» و قوله:

«الشفعة فى كل شىء» .

و از اصحاب كس هست كه ميگويد شفعه ثابت نيست در آنچه متحمل قسمت نيست،چون گرماوه و آسيا،و نه در آنچه نقل كنند الا بروجه تبعيت،چون درخت و بنا.

و شفيع را درك بر مشترى باشد،نه بر بايع.براى آنكه شفيع از مشترى ميگيرد.

و بها بوى ميدهد،درك بروى باشد.و اگر سرايى خريده باشد،و آن را خراب كرده پيش از علم شفيع،شفيع را نباشد،الا زمين و آلات آن.و اگر پس از علم وى خراب كرده باشد،همچنان بايد كرد كه بود.

و حق شفعه موروث است نزد بعضى، لعموم آيات الميراث،براى آنكه آيات ميراث عام است جملۀ حقوق ميت را.

(معتقد الاماميه 358،362)

شَفَق

-(هيئت) ميدانيم كه شب در حقيقت عبارت از تاريكى سايۀ زمين است در آن هنگام كه آفتاب در قسمت نامرئى و در زير افق ما باشد و موقعى كه مجدد نزديك بر آمدن و ظاهر شدن در افق ما شد شعاعى از آفتاب بر گرداگرد افق و يا بر گرداگرد سايۀ زمين مشاهده ميكنيم آنچه در جهت مشرق ديده شود كه در حقيقت طلايۀ آفتاب است سپيده گويند و شعاعهائى كه سوى مغرب تابد شفق گويند.

صبح كاذب قبل از سپيدى واقعى ظاهر شود كه شبيه بدنب گرگ است و بدنبال آن صبح صادق بوده كه سپيدى بود كه در افق پراكنده شود.

(از التفهيم ص 67).

شَفَقِ قُطبى

-(اصطلاح نجومى)عبارت از روشنائى خاص است كه در قطب شمالى ديده ميشود و عين همان در قطب جنوبى ديده ميشود كه شفق جنوبى گويند.

(از معجم الفلكى)

شَفَقَت

-(اصطلاح اخلاقى)عبارت از ملاطفت و مراحمت در حق غير است و آن بود كه از حالى غير ملايم كه بكسى رسد مستشعر بود و همت بر ازالۀ آن مقصور دارد.

(از اخلاق ناصرى ص 79) ابو العباس گويد:«ان الشفقة لم تزل بالمؤمن حتى اوفدته على خير احواله و ان الغفلة لم تزل بالفاجر حتى اوفدته على شر احواله» (طبقات ص 271)

شِقاق

-(اصطلاح فقهى)و اختلاف ما بين زوجين را گويند كه بايد از دو طرف براى حل اختلاف حكمى معين نمايند و بالجمله شقاق خروج هر يك از زن و شوى است از اطاعت.

(از شرح لمعه ج 2 ص 103) رجوع شود به نكاح

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1067
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست