responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1039

خواجۀ طوسى گويد:و شجاعت آنست كه نفس غضبى نفس ناطقه را انقياد نمايد تا در امور هولناك مضطرب نشود و اقدام بر حسب رأى او كند تا هم فعلى كه كند جميل شود و هم صبرى كه نمايد محمود باشد.

(از اخلاق ناصرى ص 74) و بالاخره حد اعتدال غضب را شجاعت گويند و طرف افراط را تهور و طرف نقصان را جبن گويند و از حد اعتدال آن كه عفت است خلق،كرم، نجدت،شهامت،حلم ثبات،كظم غيظ، و قار و غيره منشعب ميگردد و از طرف افراط آن كبر،عجب و غيره منشعب ميگردد و از طرف تفريط آن مهانت، ذلت،خساست،ضعف حميت،عدم غيرت و حقارت نفس منشعب ميشود.

شَجَره طُوبى

-(اصطلاح عرفانى) مراد از شجرۀ طوبى اصول معارف و اخلاق حسنه است.

مولوى گويد:

عشق او چون شجر و من موسى من گزافه به شجر مى‌نروم.

زان شجر خواند يكى نور مرا ور نه من بهر خضر مى‌نروم.؟

شجرۀ معرفت

-(اصطلاح عرفانى) مراد معرفت حق است:

ابو العباس گويد:

«شجرة المعرفة تسقى بماء الفكر و شجرة الغفلة تسقى بماء الجهل و شجرة التوبة تسقى بماء الندامة،و شجرة المحبة تسقى بماء الاتفاق و المراقبة و الايثار».

(طبقات ص 24).

اين كلمه مأخوذ از قرآن مجيد است.كه فرمودند وَ أَنْبَتْنٰا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ .

و مربوط به داستان آدم و هبوط او است از بهشت كه شيطان رجيم گفت:

يٰا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لاٰ يَبْلىٰ ،و قال: مٰا نَهٰاكُمٰا رَبُّكُمٰا عَنْ هٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاّٰ أَنْ تَكُونٰا مَلَكَيْنِ در حال كه نهى فرموده بود بحكم وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ الشَّجَرَةَ و پس از ارتكاب فرمود: أَ لَمْ أَنْهَكُمٰا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُمٰا إِنَّ الشَّيْطٰانَ لَكُمٰا عَدُوٌّ مُبِينٌ.

اين قصه جنبه سمبليك پيدا كرده است در عرفان و ادبيات فارسى و در زبان و سنت‌هاى مردم جد تو آدم بهشتش جاى بود قدسيان كردند بهر او سجود
يك گنه ناكرده گفتندش تمام مذنبى مذنب برو بيرون خرام

الشَّحاميَّة

-(اصطلاح كلامى)از فرق معتزله است كه اتباع ابى يعقوب الشحام استاد جبائى‌اند (از مختصر الفرق بين الفرق ص 118)

شَخص

-(اصطلاح فلسفى)در مسأله تشخص بيان شد كه ميان فلاسفه اختلاف است كه آيا تشخص از امور اعتبارى است يا از امور عينى خارجى است و اينكه ما به الامتياز و تشخيص امور به چيست رجوع به تشخص شود.

شيخ الرئيس گويد:«للشخص اعراضا و خواصا خارجة عن طبيعته الجنسى».

(شفا ج 2 ص 502) اخوان الصفا آرند:«كل نفس يشار بها الى موجود مفرد عن غيره من

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1039
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست