responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1030

تو سفر كردى ز نطفه تا به عقل نى به گامى بود منزل نى به نقل
سير جان بى‌چون بود در دور و دير

سِيمُرغ

-(اصطلاح ذوقى)سيمرغ انسان كامل است.

(رياض العارفين ص 4) سنائى گويد:

وصل تو سيمرغ گفت بر سر كوى عدم خاطر بى‌خاطران مسكن و ماواى تست
بر فلك چهارمين عيسى موقوف را وقت خروج آمد است منتظر راى تست
با او دلم بمهر و محبت يگانه بود سيمرغ عشق را دل من آشيانه بود
بودم معلم ملكوت اندر آسمان اميد من به خلد برين جاودانه بود
عراقى گويد:

عشق سيمرغ است كور را دام نيست در دو عالم زو نشان و نام نيست
پى به كوى او همانا كس نبود كاندران صحرا نشان گام نيست
در بهشت وصل جان افزاى او جز لب او كس رحيق آشام نيست.

تا ز آشتيان كون چو سيمرغ برپرم پرواز گيرم از خود و از جمله بگذرم.

بگذارم اين قفس كه پر و بال من شكست زان سوى كاينات يكى بال گسترم.

در بوستان بى‌خبرى جلوۀ كنم وز آشيان هفت درى جان برون كنم.

سَيْل

-(اصطلاح ذوقى)سيل غلبه احوال را گويند.

سَيَلان

-(اصطلاح فلسفى)كلمۀ سيلان مساوى با جريان و حركت دائمى است«الموجودات فى سيلان دائم»كه همواره مراحلى را طى و دائما در جريان و سيلان و خلع و ليس‌اند.

(تهافت التهافت)

سِينَه

-(اصطلاحات ذوقى)سينه صفت علم را گويند.

سِيم

-سيم تصفيه ظاهر و باطن را گويند.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1030
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست