responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 53

اين است كه سر او جدا شود از ما سوى اللّه و بواسطۀ سرش غير خدا را نبيند و بنده عين خود را متصل بموجود احدى بيند و تقيد بوجود عينى خودش از ميان برخيزد و حجب ظلمانى مرتفع گردد.

(مصباح الهدايه چاپ تهران ص 49-430 -شرح منازل السائرين ص 104-كشاف جلد 2 ص 1506-تاريخ تصوف ص 635-شرح تعريف ج 3 ص 169-مثنوى دفتر چهارم ص 14-ديوان امير خسرو دهلوى ص 230).

مولوى گويد:

روح خود را متصل كن اى فلان
زود با ارواح قدس سالكان
-و از نظر مفهوم فلسفى عبارت از نحوۀ وجود شىء است بوجهى كه ممكن باشد فرض اجزاء مشترك در حدود براى آن وحد مشترك ميان دو جزء آن بوصفى باشد كه در عين آنكه نهايت يك طرف است بدايت طرف ديگر باشد و بعبارة ديگر هر گاه دو طرف دو جسم بنحوى پيوسته باشد كه نهايت يك طرف با بدايت طرف ديگر مماس باشند آن دو را متصل ميگويند و حالت پيوستگى آن دو را حالت اتصاليه نامند.

ابن سينا گويد«الجسميّة بالحقيقة صورة الاتّصال القابل لفرض الابعاد الثلاثة و هذا غير المقدار و الجسميّة التعلميّة».

و(اسفار ج 2 ص 101)صدرا گويد:«الاتصال الذى هو بمعنى الامتداد الجوهرى و نحن لا نسلم فى الجسم الا الاتصال الذى قيل انه من فصول الكم».

(اسفار ج 2 ص 121) اتصال را دو معنى است يكى اتصال حقيقى و ديگرى اتصال به قياس به چيزى ديگر.

اتصال حقيقى نيز بر دو معنى است يكى«كون الشيء»در مرتبت ذات و حد ماهيت خود صالح براى آنكه منتزع شود از آن امتدادات سه‌گانۀ متقاطعه بطور مطلق و بدون تعيين مرتبتى از كميت و از اين جهت ميان متصل و متصل ديگر فرقى نيست و مماثلت و مساواتى در قدر و اندازۀ آنها نيست و مشارك و عاد و معدود و جذر و مجذور و مباين و اقل و اكثر او هم نيست و بلكه متصل باين معنى فصل مقوم جوهر بوده و فى حد نفسه براى جسم ثابت است.

معنى ديگر بودن چيزى است بنحوى كه ميان اجزاء متخالفة الاوضاع موهومۀ آن حدود مشتركى يافت شود كه هر يك نهايت بعضى و بدايت بعضى ديگر باشد و از خواص متصل باين معنى است قبول انقسام بلا نهايت و تمام كميات جز عدد متقوم بآن ميباشند اعم از كميات قاره و غيره و از فصول كميات است.و بالجمله يكى فصل جوهر است و ديگرى فصل كم.

اتصال بمعنى دوم كه صفت اضافى است نيز بر دو معنى است يكى بودن مقدار يا امر ذى مقدار است بطورى كه

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 53
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست