نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 1 صفحه : 300
امكان
-(اصطلاح فلسفى)كلمۀ امكان از نظر مفهوم عامى آن مقابل امتناع است و عبارت از سلب ضرورت از جانب مخالف و يا از طرف عدم و يا سلب امتناع ذاتى است از جانب موافق چنانكه گويند فلان امر ممكن است يعنى ممتنع الوجود نيست و عدم براى او ضرورى نيست و معناى خاص آن كه امكان خاص باشد عبارت از سلب ضرورت هم از جانب موافق و هم از طرف مخالف است و بعبارت ديگر سلب ضرورت از طرف وجود و عدم است.
معنى آنكه گويند فلان امر ممكن است اين است كه وجود و عدم،هيچ كدام براى آن ضرورى نيست و موصوف بلا اقتضائى محض است يعنى نه مقتضى وجود است و نه مقتضى عدم.
اهل معقول از امكان همين معنى را ميخواهند و از همين جهت است كه امكان خاص گويند و يا از جهت آنكه اخص از اول است.«الفلاسفة لا يرون امكان وجود الشيء و عدمه على السواء فى وقت واحد بل زمان امكان الوجود غير زمان عدمه».
(تهافت التهافت ص 108) فلاسفه مفاهيم ذهنى را از جهت انتساب آنها بخارج سه قسمت كردهاند و بالاخره هر گاه مقسم را امر ذهنى قرار دهيم سه امر حاصل ميشود از اين قرار:
1-واجب بالذات.مراد از وجوب و واجب بالذات امرى است كه تحقق آن در خارج ضرورى بوده و عدم براى آن ممتنع باشد و بذاته و بدون لحاظ امرى ديگر خود مصداق موجوديت و وجود باشد.
2-ممتنع بالذات و آن عبارت از مفهومى است كه تحقق آن در خارج محال باشد و بعبارت ديگر مفهومى كه او را مصداق خارجى نباشد و ممتنع باشد كه براى او در خارج مصداقى باشد.
3-ممكن بالذات و آن امرى است كه تحقق و عدم آن در خارج يكسان باشد و بعبارت ديگر امكان خاص عبارت از لا اقتضائى محض است و هر يك از دو طرف وجود و عدم براى آن بايد مستند بعلت باشد و محتاج بمرجح خواهد بود«الا- مكان الذى فى المنفعل مشهور حاجته الى المرجح».
(تهافت التهافت ص 5) و اما اگر مقسم را امور و مصاديق خارجى قرار دهيم اشياء موجوده در خارج دو قسماند يكى آنچه وجودش بالذات و من ذات و لذات است كه خود من نفسه مصداق موجوديت است و آن واجب بالذات است و ديگر آنچه وجودش بالغير است كه فى- ذاته ممكن و موصوف بلا اقتضائى است.
و اگر خوب بنگريم درمىيابيم كه آنچه در دار تحقق و خارج است همه واجباند نهايت يا واجب بالذاتاند و يا بالغير كه همان ممكنات باشند.
(اسفار ج 1 ص 19،35 و رجوع شود باساس الاقتباس ص 136) معنى امكان در ماهيات عبارت از سلب ضرورة وجود و عدم است از شىء و آن صفت عدمى است و در وجودات خاصه عبارت از نقصان و فقر ذاتى است.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 1 صفحه : 300