responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 125

ادِلّۀ لَفْظِيّة

-اين اصطلاح اصولى است ادلۀ لفظيه مقابل ادلۀ عقليه است و مبحث ادلۀ لفظيه يا مبحث الفاظ يكى از دو مبحث اصول است كه بحث در دلالت الفاظ از ترادف اشتراك،مجاز،نقل، اضمار و جز آن كند(از الموافقات ج 1 ص 41-قوانين ص 218).

ادِلّۀ نقْلِيّه

-اين اصطلاح اصولى است.ادلۀ نقليه مقابل ادلۀ عقليه است و آن دلالت خطاب شرع و امارات و قرائن شرعى است.(از الموافقات ج 2 ص 49 التلويح ص 584).

ادْماج

-بكسر دال پيچيدن و به تشديد دال دخول در چيزى و استتار در آنست و در اصطلاح اهل بديع يكى از محسنات معنويه است و آن باشد كه متكلم در طى اداى مقصود خود از مدح يا ذم يا ساير اغراض مطلبى ديگر درج نمايد چنانكه در اين بيت رشيد الدين وطواط گويد:

ميرفت و گلاب از سمنش ميباريد
مشك از خط عنبر شكنش ميباريد
از گفتۀ من دو بيتى در حق خويش
ميخواند و شكر از دهنش ميباريد
اقلّب فيه اجفانى كأنّى اعدّ بها على
الدّهر الذّنوبا
كه متنى در اين بيت شب و رنجهائى كه در آن ديده است توصيف كند و گويد بسيار چشمهاى خود را باز و بسته كردم يعنى بيتوته كردم شب را در حال كه بيدار بودم و چشمان خود را باز و بسته مى‌كردم كه گويا بدان وسيله گناهان و جنايات روزگار را كه بمن روا داشته بود بر ميشمردم كه در اين بيت ادماج شده است(از كشاف ج 1 ص 509-مطول ص 371-ابدع البدائع ص 24).

ادْنَى اْلبَساِئط

-مراد هيولاى اولى است.

ادْنَى وَ اكْوار

ادْوار وُجُود

ادْنَى كَوْن

-اين اصطلاحات تقريبا همه بيك معنى بكار برده شده‌اند و لكن در طول تاريخ اطلاقات خاصى پيدا كرده‌اند و مقصود اوليه از ادوار و اكوار دوران و حركات مستديره افلاك بوده است.

اخوان الصفا گويند:افلاك را در حول و اطراف اركان اربعه ادوار زيادى است كه بحساب نيايد و ادوار آنها را كورى است و هر يك از كواكب را در ادوار و اكوار خود قراناتى است كه در هر كور و دورى در عالم كون و فساد حوادثى پديد آيد كه بحساب نيايد و ادوار پنج است.

ادوار كواكب سياره،ادوار مراكز افلاك تداوير در افلاك حامله،ادوار افلاك حامله در فلك بروج،ادوار كواكب ثابته در فلك بروج و ادوار فلك محيط در اطراف اركان اربعه.(اخوان ج 3 ص 243-244) شيخ الرئيس گويد هر موجودى در جريان وجودى خود مدتى در حال نشو و مدتى در توقف و مدتى در حال اضمحلال است تا منتهى شود باجل معلوم.

(شفا ج 1 ص 223) از نظر عرفا مراد از ادوار وجود گردش وجود است در مراحل كمالات ممكن خود و عودت آن بسوى مبدأ المبادى.

لاهيجى گويد از اول مراتب

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست