كسانى بودند كه پس از عثمان با على بن أبي طالب (ع) بيعت كردند و سپس عهد خود را با آن حضرت شكسته و جنگ جمل را پديد آوردند و آنان را اصحاب جمل نيز گويند.
حضرت على (ع) فرمود: امرنى رسول اللّه بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين كه مراد از ناكثين اصحاب جمل و مارقين اصحاب صفين و قاسطين خوارج بودند.
به قول برسى: ناكثين طلحه و زبير و قاسطين معاويه و عمرو بن العاص بودهاند:
مشارق الانوار، ص 214.
الفرق المفرقه، ص 58.
ناكسيه
گويند: روا باشد جنگ كردن با امامان يعنى بر پادشاهان خروج كردن.
معرفة المذاهب، ص 12.
ناووسيه
از شيعيان «اماميه» كه بزندگى امام جعفر صادق اعتقاد داشته و منتظر ظهور آن حضرت بودند.
ناووس از اهالى بصره و منسوب بديهى به همين نام بود.
برخى گفتند: او عبد اللّه بن ناووس يا عجلان بن ناووس نام داشت و گفت: حضرت على (ع) برترين فرد امت اسلام بود و هر كه او را تفضيل ندهد كافر است.
آنان امامت را در حضرت جعفر بن محمد (ص) متوقف مىدانستند و موسوم به «صارميه» شدند. ياقوت در «معجم البلدان» گويد كه: ناووس از نواحى هيت در شهر انبارست. در كتب «بلدان» نام دو ناووس يكى ناووس ظبيه موضعى نزديك همدان و ديگرى ناووسه از ديههاى هيت از نواحى بغداد در بالاى شهر انبار بوده است. ناووسيه گفتند: جعفر بن محمد زنده است و نمرده و نميرد و مهدى آخر الزمان اوست آشكار شود و بر مردمان فرمانروايى كند و پندارند از وى روايتى رسيده كه گفت: «اگر كسى بر شما فراز آيد و بگويد كه مرا بيمار يافته و مردۀ مرا شسته، باور نكنيد و بدانيد كه من سرور شما و دارنده شمشير هستم» و به جهت همين شمشير داشتن، اين طايفه را «صارميه» نيز خواندهاند.
در «اعتقادات فخر رازى» نام اين فرقه به غلط «ناموسيه» آمده است.
شهرستانى از قول ابو حامد زوزنى مىنويسد: ناووسيه پندارند: على (ع) بمرد ولى در روز قيامت زمين شكافته شود و او از خاك به درآيد و زمين را پر از عدل و داد كند.
ابن حزم ناووسيه را اصحاب ناووس مصرى خوانده و ظاهرا مصرى، تصحيف بصرى باشد. در «معرفة المذاهب» آمده است: ناووسيه گويند: هر كه خود را بر