دروزيه است كه خود را به اين نام مىخوانند. -دروزيه.
موسويه يا موسائيه
طرفداران امامت امام موسى بن جعفر (ع) و منتظر رجعت او بودند كه غالبا از فرق «غلاة» به شمار مىروند.
كسانى كه به مرگ امام موسى بن جعفر (ع) قطع كردند «قطعيه» ناميده شدند زيرا مرگ او را يقين داشته و حضرت على بن موسى الرضا (ع) را به جانشينى پذيرفتند. عدهاى گفتند: موسى بن جعفر (ع) نمرده و زنده است تا اين كه شرق و غرب عالم از آن او گردد و جهان را پر از عدل و داد كند و او مهدى قائم است زيرا هارون الرشيد و ياران او به دروغ بر مردم وانمود كردند كه او مرده است. حال آن كه وى زنده است و روى از مردم نهفته و روايتى از پدرش حضرت جعفر بن محمد دربارۀ «مهدويت» او آوردهاند كه از آن جمله اين است:
هو القائم المهدى فان يدهده رأسه عليكم من جبل فلا تصدقوا فانه القائم.
يعنى او مهدى قائم است و اگر ببينيد سر او غلتان غلتان از كوهى فرود مىآيد باور نكنيد و بدانيد كه او زنده و مهدى قائم آل محمد (ص) است.
گروهى گفتند: او امام قائم است و بمرد و هيچ امامى جز وى نباشد ولى پس از مرگ بازگشته و رجعت مىكند و در جايى پنهان مىشود و ياران او با وى ديدار مىكنند و او به ايشان امر و نهى مىكند و در اين باره روايتى از پدرش آوردند كه فرمود: «سمى القائم قائما لانه يقوم بعد ما يموت» .
يعنى بدان جهت قائم را قائم خوانند كه پس از مرگ بر مىخيزد.
عدهاى گفتند: او مرد ولى ديگر باره بر مىخيزد و رجعت مىكند و به مانند عيسى بن مريم است جز اين كه عيسى (ع) بازنگشت ولى او به هنگام خود بازگردد و قيام كند و گيتى ستم و بيداد گرفته را پر از داد فرمايد زيرا پدرش دربارۀ وى فرمود كه: او به عيسى (ع) بن مريم همىماند و به دست بنى عباس كشته شود و چنان كه گفته بود به دست ايشان كشته شد.
گروهى ديگر گفتند: وى كشته نشد و بمرد و خداوند او را به نزد خود به آسمان برد و در هنگام قيامش ديگر باره او را بازمىگرداند و همۀ اين فرق «واقفه» ناميده شوند. عدهاى گفتند: حضرت امام رضا (ع) و كسانى كه پس از او به امامت برخاستند امام نبودند بلكه جانشينانى هستند كه يكى پس از ديگرى بيايند تا اين كه زمان برانگيخته شدن او فرا رسد و بر مردم است كه از جانشينان وى فرمان برند.
دستهاى گفتند: ما ندانيم كه او مرده يا زنده است زيرا اخبار بسيارى آمده كه او