اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان مغول هند مقام و منزلتى يافتند، اين خاندان در شهرستان قاديان واقع در ناحيۀ گورداسپور در پنجاب اقامت گزيدند. پدر غلام احمد، ميرزا غلام مرتضى نام داشت.
غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قاديان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصيلات اسلامى به جاى آن كه حرفۀ پدر را دنبال كند و حكيم (طبيب) گردد وارد خدمت دولت انگليس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سيالكوت مشغول كار بود، از آن پس از خدمت دولتى كناره گرفت و در زادگاه خود قاديان گوشهگيرى اختيار كرد و در حدود چهل سالگى (1880 م) كتاب مذهبى خود را كه «براهين احمديه» نام دارد منتشر كرد كه با حسن استقبال مردم روبرو شد.
در حدود پنجاه سالگى به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوى كرد كه از جانب خدا به او وحى مىرسد و اجازه دارد بيعت بپذيرد.
در سال 1904 ك خود را مسيح و مهدى موعود و تاراكريشنا خواند.
وى مىگفت كه: حضرت مسيح را بدار نزدهاند بلكه او از دست دشمنان گريخته و به هند سفر كرد و در كشمير اقامت نمود و به تعليم انجيل پرداخت و پس از صد و بيست سال عمر در گذشت و در « سرىناگر» Srinagar به خاك سپرده شد و مرقد او امروز به قبر يوذاسف مشهور است.
غلام احمد در سال 1326(1908 م) درگذشت.
چون وى وفات يافت پيروان او شخصى را به نام مولوى نور الدين به جانشينى او برگزيدند و پس از چندى پسر بيست و پنجسالهاش ميرزا بشير الدين محمود احمد را بعنوان خليفه المسيح الثانى انتخاب كردند. وى چهل سال خلافت كرد و نظام نوينى بدان مذهب داد.
عقايد احمديه با عقايد ديگر مسلمانان اختلاف بسيارى ندارد جز در سه اصل:
اول-طبيعت مسيح يافتن.
دوم-دعوى مهدويت غلام احمد.
سوم-انكار جهاد اسلامى.
غلام احمد مىگويد كه: جهاد در زمان ما نبايد به جنگ و شمشير باشد بلكه جهاد كوششى است كه پيروان آن مذهب در گسترش آن عقيده با صلح و آرامش به جاى مىآورند.
قاديانيه خود را جماعت احمديه نيز مىخوانند كه گاهى آنان را ميرزايى مىنامند. بر طبق آمار خود ايشان قريب به نيم ميليون مؤمن احمدى وجود دارد كه در حدود نيمى از آنها در پاكستان و بقيه بطور يكسان ميان هندوستان و ديگر نقاط تقسيم شدهاند، بويژه در افريقا و اندونزى.