لفظ «سرمنه» در زبان پالى كه يكى از لهجات قديم سانسكريت است و معتبرترين كتابهاى بودائيان جنوبى به اين زبان نوشته شده تبديل به «سمن» گرديده است، حتى خود بودا را هم سرمنه گوتمه Srmana-Gotama مىگفتند و در تمام ممالك بودايى كنونى اين لفظ را با اندك تحريف و تغييرى به كار مىبرند.
الكساندر پولى هيستور در يك قرن پيش از ميلاد از شمنهاى بلخ ذكرى كرده است و بىشك مقصودش همان روحانيان كيش بودايى بوده است. چنان كه سه هزار راهب و مرتاض بلخى را كه زائر چينى هيوئن تسنگ نقل كرده همان شمنهاى بودايى هستند.
چون شمن در زبان سغدى بصورت Shmn آمده و ظاهرا Shaman تلفظ مىشده و مىتوان حدس زد كه اين كلمه از زبان سغدى وارد زبان پارسى شده است. شمنان غالبا با دانشمندان اسلام مباحثات كلامى داشتند.
الفهرست ابن النديم، ص 408.
الفرق بين الفرق، ص 162-214.
دائرة المعارف الاسلاميه، ج 13، ص 379- 383.
شميطيه
-سميطيه.
شيبانيه
از فرق «ثعالبه» از خوارجند و پيرو شيبان بن سلمه حرورى سدوسى خارجى هستند كه از سران خوارج بود و به روزگار ابو مسلم خروج كرد و وى را در برابر دشمنانش يارى نمود، سپس عهد خود با وى بشكست.
ابو مسلم كس فرستاد و او را به بيعت خويش خواند، شيبان گفت: من تو را به بيعت خود مىخوانم و فرستادگان او را به زندان افكند. ابو مسلم بسّام بن ابراهيم را فرستاد و وى را بكشت.
شيبان خداوند را به آفريدگانش «تشبيه» مىكرد و براى اين سخن ديگر «ثعالبه» و اهل سنت او را كافر دانستند و همۀ خوارج وى را براى يارى با ابو مسلم كافر شمردند. كسانى كه از ثعالبه او را كافر خواندند «زياديه» ياران زياد بن عبد الرحمن بودند.
شيبانيه پندارند كه شيبان از گناهان خود توبه كرد ولى «زياديه» گفتند كه: گناهان او ستمهاى وى به مردم است كه با توبه از ميان نرود، زيرا همانسان كه ابو مسلم را در جنگ با امويان يارى كرد وى را در نبرد با «ثعالبه» مساعدت نمود.
شيبانيه خلافت زنان و امامت ايشان را جايز دانسته و خروج بر پادشاه ستمگر را روا شمرند.