شريك عامرى و زرارة بن اعين و بريد بن معاويه و محمد بن مسلم و ليث بن بخترى باشند، كه با نداى منادى برخيزند.
در نداى حواريين، حضرت امام جعفر صادق (ع) ، عبد اللّه بن شريك عامرى و عبد اللّه بن ابى يعفور و عامر بن عبد اللّه بن خداعه و حجر بن زائده و حمران بن اعين برخيزند.
سپس حواريين ساير ائمه ندا كرده شوند و اين كسان در عرصۀ محشر اوّل سابقين و اوّل مقربين هستند.
ريحانة الادب، ج 1، ص 354، به نقل از: مستطرفات و تنقيح المقال.
حيّانيه
پيروان حيان سراج بودند كه مىپنداشتند، امام بعد از حضرت على (ع) پسرش محمد بن حنفيه است و حسنين (ع) را امام نمىدانستند و از كيسانيه به شمار مىرفتند.
ظاهرا اين حيان همان كسى است كه پس از ابو مسلم در خراسان قيام كرد و معروف به حيان خراسانى است و از بزرگترين دشمنان عرب در خراسان به شمار مىرفت.
وى خراسان را بر قتيبه بن مسلم باهلى سردار خونريز عرب بشورانيد و سرانجام به دست سعيد بن خذنيه فرمانرواى عرب در خراسان با زهر مسموم گشت.
تاريخ افغانستان بعد از اسلام، ص 174- 176.
مقباس الهدايه، ص 82.
حيدرى و نعمتى
دو فرقهاند كه در اكثر شهرهاى ايران وجود داشته و با هم به جنگ و ستيز مىپرداختند.
دسته حيدرى را به شخصى به نام قطب الدين بن حيدر تونى كه گويا در 618 در گذشته و درزاوه از شهرهاى خراسان مدفون است كه آنجا را به نام او تربت حيدريه خواندهاند، منسوب داشتهاند.
دسته نعمتى را به شاه نعمت اللّه ولى عارف مشهور (درگذشته در 834 ه) انتساب دادهاند.
ولى بنابر تحقيق آقاى حسين مير جعفرى اصفهانى منشأ اين دو فرقه مربوط به نيمه دوم قرن هشتم هجرى يعنى در زمان شاه نعمت اللّه ولى است و حيدرى منسوب به مير حيدر تونى (در گذشته در 830 ه) مىباشد كه در تبريز در مقابل شاه نعمت اللّه قد علم كرده و مكتبى در مقابل مكتب كرمان تشكيل داد.
او هيچ ربطى به قطب الدين حيدر فوق الذكر-كه در 618 در گذشته و در تربت حيدريه مدفونست-ندارد.