«فطحيه» پرداختند كه عبد اللّه بن بكير بن اعين از آنان بود و چنان پنداشتند كه حسن بن على پس از پدرش امام بود و چون درگذشت بعد از وى جعفر بن على به امامت رسيد، چنان كه موسى بن جعفر پس از عبد اللّه جعفر (افطح) امامت داشت، زيرا بنا به خبرى كه رسيده چون امامى درگذرد امامت به مهمترين پسر وى رسد.
اين فرقه چون منكر فرزند داشتن حضرت امام حسن عسكرى بودند گفتند: اگر امامى درگذرد و او را فرزندى نباشد امامت به برادرش خواهد رسيد.
«جعفر كذّاب» كه مردى دنيا دوست و عشرت طلب طالب مقام برادر بود براى آن كه به مقام امامت شناخته شود به اقسام وسايل تشبث مىجست.
فرق الشيعة نوبختى، ص 95،108،112.
ملل و نحل، شهرستانى، ص 151،152، 153.
غيبت شيخ طوسى، ص 143.
كمال الدين و اتمام النعمه، ص 63.
جعفريه
از پيروان فقهى «حضرت امام جعفر صادق» (80-148) ششمين امام شيعه اماميه هستند.
چون دورۀ زندگانى آن حضرت مصادف با اواخر بنى اميه و اوائل روزگار بنى عباس بود و به سبب اختلافى كه «امويان» با «عباسيان» داشتند كمتر مزاحم «شيعه» اماميه مىشدند. مضافا بر اين كه عمر حضرت امام جعفر صادق (ع) بعد از ديگر ائمه طولانىتر بود.
آن حضرت در مدت طولانى امامت خود موفق شد كه نظم و ترتيبى به وضع «شيعه» اماميه بدهد و فقه شيعه را تدوين نمايد، از اين جهت آن حضرت را «حبر الامه» يعنى دانشمند امت اسلام و فقيه آل محمد (ص) خواندهاند.
بيشتر احاديث فقهى «شيعه» از آن حضرت روايت شده و بدين سبب فقه شيعه را «فقه جعفرى» گفتهاند و مذهب او را «مذهب جعفرى» نام نهادهاند.
در مجلس درس آن حضرت كه در مدينه تشكيل مىشد، گروهى از بزرگان حاضر مىشدند و از آن محضر درك فيض مىنمودند. از جمله اين شاگردان: ابو حنيفه و مالك بن انس بودهاند.
جابر بن حيّان كه از بزرگان علم در اسلام است، از شاگردان مشهور آن حضرت به شمار مىرود.
از مشهورترين شاگردان امام، زرارة بن اعين (در گذشته سال 150 ه) و دو پسر او حسين و حسن بودند.
مهمترين اختلاف شيعه با اهل سنت و جماعت دربارۀ جانشينى رسول خدا است كه شيعه آن را به «نص جلّى» و اهل تسنن به «اختيار» امت مىدانند.