س 1269: اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمى باشد و باقى ماندن آن در رحم به همان حال براى زندگى مادر خطرناك باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلّد كسى باشد كه سقط جنين در حالت مذكور را جايز نمىداند، ولى زن و اقوام او از كسى تقليد مىكنند كه آن را جايز مىداند، تكليف مرد در اين حالت چيست؟ ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتمى طفل به تنهايى و بين مرگ حتمى طفل و مادر او، بنا بر اين چارهاى جز اين نيست كه لا أقل زندگى مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين كار منع كند، ولى واجب است تا حد امكان بگونهاى عمل شود كه قتل طفل مستند به كسى نشود.
س 1270: آيا سقط جنينى كه نطفهاش با وطى به شبهه توسط فرد غير مسلمان و يا با زنا منعقد شده، جايز است؟ ج: جايز نيست.
تلقيح مصنوعى
س 1271: الف آيا لقاح آزمايشگاهى در صورتى كه اسپرم و تخمك از زن و شوهر شرعى باشد، جايز است؟ ب بر فرض جواز، آيا جايز است اين كار توسط پزشكان اجنبى صورت بگيرد؟ و آيا فرزندى كه از اين طريق بدنيا مىآيد ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند؟ ج بر فرض كه عمل مذكور فى نفسه جايز نباشد، آيا موردى كه نجات زندگى زناشويى متوقف بر آن باشد، از حكم عدم جواز استثنا مىشود؟ ج: الف عمل مذكور فى نفسه اشكال ندارد ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود.
ب كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند.
ج گفته شد كه عمل مذكور فى نفسه جايز است.
س 1272: گاهى بعضى از زوجها به علت عدم تخمكگذارى در زن كه وجود آن براى عمل لقاح ضرورى است، مجبور به جدايى شده و يا به علت عدم امكان درمان بيمارى و بچهدار نشدن، با مشكلات زناشويى و روحى مواجه مىشوند، آيا در اين صورت جايز است كه به روش علمى از تخمكگذارى زن ديگرى براى انجام عمل لقاح با نطفه شوهر در خارج از رحم استفاده شود و سپس نطفه لقاح يافته به رحم آن زن منتقل گردد؟ ج: عمل مذكور هر چند فى نفسه اشكال ندارد ولى كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به صاحب نطفه و تخمك بوده و الحاق آن به زنى كه صاحب رحم است مشكل مىباشد لذا بايد نسبت به احكام شرعى مربوط به نسب، احتياط رعايت شود.
س 1273: اگر نطفه از شوهر گرفته شود و بعد از وفات او با تخمك همسرش لقاح شده و