به طور مطلق و چه آنكه در زمان حياتش اجازه داده باشد و يا آنكه پس از مرگش، ولىّ او اجازه داده باشد در اين صورت بعيد نيست كه تشريح بدن او جايز باشد.
و در صورتى كه محترم بودن خون كافر در زمان حياتش مشكوك باشد و نشانهاى بر آن وجود نداشته باشد، تشريح بدنش جايز است.
19 احكام پيوند
مسأله 57 قطع عضو مسلمان مرده مانند چشم و دستش براى پيوند زدن به بدن زنده جايز نسيت، و اگر كسى چنين كند، بر او ديه لازم مىآيد. و دفن آن عضو قطع شده واجب است؛ ولى اگر پيوند زد و عضو زندهاى از بدن شد، قطع آن واجب نيست.
مسأله 58 اگر حفظِ زندگىِ مسلمانى، بر قطع عضوى از اعضاى بدن مسلمان مرده متوقف باشد، قطع آن جايز است. ليكن بر قطعكننده ديه لازم مىآيد و هرگاه اين عضو به بدن زنده پيوند زده شود، جزو آن به شمار مىرود و احكام بدن زنده بر آن جارى مىشود.
مسأله 59 در صورتى كه زندگىِ عضوى از اعضاى مسلمان زنده، بر قطع جزئى از بدن ميّت متوقف باشد، جايز نيست.
مسأله 60 اگر شخصى وصيّت كند پس از مرگش عضوى از اعضايش را قطع كنند تا به بدن زندهاى پيوند زده شود، بىآنكه زندگى آن شخص بر آن متوقف باشد، نفوذ اين وصيت و در نتيجه جواز قطع، مورد اشكال است. ليكن در اين صورت بر قطعكننده، ديه واجب نيست.
مسأله 61 آيا برداشتن بخشى از بدن انسان زنده، براى پيوند زدن، در صورتى كه بدان راضى باشد، جايز است؟ اين مسأله دو صورت دارد:
نخست آنكه قطع آن زيان مهمى به شخص وارد مىكند و مانند برداشتن چشم و دست و پا و امثال آن، كه در اين صورت جايز نيست.
دوم آنكه زيان فراوانى نداشته باشد، مانند برداشتن بخشى از گوشت يا پوست كه در اين حال جايز است. و گرفتن پولى به ازاى آن نيز جايز است.
مسأله 62 اهداى خون به بيماران نيازمند به آن و همچنين گرفتن پولى به ازاى آن جايز است.
مسأله 63 بريدن عضوى از بدن كافر مردهاى كه خونش محترم نيست و يا مشكوك الحال است، براى پيوند زدن به بدن مسلمان جايز است، و پس از آن احكام بدن مسلمان بر آن جارى مىشود، زيرا جزئى از بدن او به شمار مىرود. همچنين پيوند زدن عضوى از اعضاى بدن حيوان نجس العين مانند سگ به بدن مسلمان اشكالى ندارد، و احكام بدن مسلمان بر آن جارى مىگردد و به دليل آنكه جزئى از بدن شخص زنده به شمار مىرود و زندگى در آن جريان يافته است، پاك است و نماز خواندن با آن جايز است.