(19) اراكى : و نيز احتياط واجب آن است كه به اندازۀ معمول خون از بدن حيوان بيرون آيد. ششم: احتياط آن است كه پيش از جدا شدن روح، پوست حيوان را نكند و مغز حرام را كه در تيرۀ پشت است نبرد و سر حيوان را از بدنش جدا نكند و چنانچه به اين احتياط عمل نكنند احتياط آن است كه از گوشت آن حيوان اجتناب كنند، ولى اگر از روى غفلت يا بواسطۀ تيز بودن كارد، بىاختيار سر حيوان جدا شود اشكال ندارد.
گلپايگانى ، صافى : و يا آنكه به اندازۀ معمول خون از بدنش بيرون آيد. ( صافى : گرچه احتياط، بنا بر اعتبار حركت است) .
نورى : يا خون بطورى كه در موقع سر بريدن حيوان متعارف است بيرون بيايد كه معلوم شود زنده بوده است.
خوئى : و اين حكم در صورتى است كه زنده بودن آن حيوان در حال ذبح، مشكوك باشد و الا لزومى ندارد و نيز واجب آن است كه به اندازۀ معمول آن حيوان خون از بدنش بيرون آيد. ششم: آنكه بنا بر احتياط واجب سر حيوان را در غير پرندگان پيش از بيرون آمدن روح از بدنش جدا نكنند بلكه خود اين كار فى نفسه حتى در پرندگان محلّ اشكال است بلى اگر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو سر جدا شود اشكالى ندارد. و ذبيحه حلال است و همچنين بنا بر احتياط رگ سفيدى را كه از مهرههاى گردن تا دم حيوان امتداد دارد و او را نخاع مىگويند عمداً قطع نكند. هفتم: آن كه كشتن از مذبح باشد و بنا بر احتياط وجوبى جايز نيست كارد را پشت گردن فرو نموده و به طرف جلو بياورد كه گردن از پشت بريده شود.
تبريزى : و اين حكم در صورتى است كه زنده بودن آن حيوان در حال ذبح مشكوك باشد و نيز واجب آن است كه به اندازۀ معمول آن حيوان خون از بدنش بيرون آيد و اگر بدانند كه در حال سر بريدن زنده بوده، حاجتى به حركت مزبور ندارد. ششم: آن كه بنا بر احتياط، سر حيوان را پيش از بيرون آمدن روح از بدنش جدا نكنند. بلى، اگر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو، سر جدا شود، اشكالى ندارد. و همچنين بنا بر احتياط رگ سفيدى را كه از مهرههاى گردن تا دم حيوان امتداد دارد و او را نخاع مىگويند عمداً قطع نكند، و اين در صورتى است كه حيوان را از جلو گردن سر ببرند، ولى اگر كارد را پشت گردن فرو نموده و به طرف جلو بياورد كه گردن از پشت بريده شود بعيد نيست كه مانعى نداشته باشد.
فاضل : پنجم: حيوان زنده باشد و با بريدن رگها جان بدهد، لذا اگر معلوم باشد كه حيوان زنده بوده و بعد از ذبح جان داده، اشكال ندارد و اگر شك در زنده بودن آن قبل از ذبح داشته باشد، در صورتى محكوم به طهارت است كه اوّلاً بعد از ذبح حركتى بكند كه علامت زنده بودن آن باشد مثلاً دُم خود را حركت دهد يا پا به زمين بزند يا به مقدار متعارف، خون از بدن حيوان خارج شود. ششم: آنكه كشتن از مذبح باشد و بنا بر احتياط وجوبى جايز نيست كارد را پشت گردن فرو نموده و بطرف جلو بياورد كه گردن از پشت بريده شود.
سيستانى : و اين در صورتى لازم است كه زنده بودن آن حيوان در حال ذبح مشكوك