سيستانى : دهم: پدر و مادر آن مرد هر چه بالا روند. .
(8) سيستانى : يازدهم: خواهر و برادر آن مرد، اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند. .
(9) فاضل : خالۀ مادر و شوهرى كه شير مال اوست. .
سيستانى : دوازدهم: عمو و عمه و دايى و خالۀ آن مرد. .
[مسأله 2465]
مسأله 2465 اگر زنى بچهاى را با شرايطى كه در مسأله 2474 گفته مىشود شير دهد (1) پدر آن بچه نمىتواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج كند (2) و نيز نمىتواند (3) دخترهاى شوهرى را كه شير مال اوست (4) براى خود عقد نمايد (5) (بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهاى رضاعى او را هم براى خود عقد ننمايد (6) ولى جايز است با دخترهاى رضاعى آن زن ازدواج كند (7) اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه با آنان ازدواج نكند (8) و نگاه محرمانه، يعنى نگاهى كه انسان مىتواند به محرمهاى خود كند به آنان ننمايد.
(1) فاضل : بچههاى زنى كه بچهاى را با شرايطى كه در مسأله [2474]گفته مىشود شير دهد، فرزندان پدر بچۀ شيرخوار محسوب مىشوند، بنا بر اين. .
(2) اراكى : پدر آن بچه نمىتواند با دخترها و نوههايى كه از آن به دنيا آمدهاند ازدواج كند، بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهاى رضاعى آن زن و شوهر را هم براى خود عقد ننمايد و نگاه محرمانه، يعنى نگاهى كه انسان مىتواند به محرمهاى خود كند به آنان ننمايد.
خوئى ، سيستانى : ( سيستانى : و چنانچه يكى از آنها فعلاً زن او باشد، عقد او باطل مىشود) ولى جايز است با دخترهاى رضاعى آن زن ازدواج كند اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه با آنان ازدواج نكند. .
(3) مكارم ، سيستانى : بنا بر احتياط واجب. .
(4) خوئى ، گلپايگانى ، صافى ، تبريزى ، سيستانى : اگر چه دخترهاى رضاعى او باشند. .
(5) خوئى : و در هر دو صورت چنانچه يكى از آنها فعلاً زن او باشد عقد او باطل مىشود. [پايان مسأله]
سيستانى : و چنانچه يكى از آنها فعلاً زن او باشند عقد او بنا بر احتياط واجب باطل مىشود. [پايان مسأله]
بهجت : پدر آن بچه بنا بر أظهر و أحوط نمىتواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج كند. همچنين نمىتواند با دخترهاى شوهر كه شير مال اوست ازدواج نمايد. .
(6) [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: گلپايگانى ، صافى و تبريزى نيست]
(7) مكارم : بقيّه مسأله ذكر نشده.
(8) صافى ، بهجت ، تبريزى : بقيّه مسأله ذكر نشده.
گلپايگانى : و نگاه محرمانه هم به آنان ننمايد.
[مسأله 2466]
مسأله 2466 اگر زنى بچهاى را با شرايطى كه در مسألۀ 2474 گفته مىشود شير