موقّت تمام نشده است و عقد دائم كند، عقد باطل است مگر اينكه مدّت باقيمانده را به او ببخشد سپس عقد كند) .
تبريزى : يا اين كه دوباره صيغه نمايد ولى اين كار قبل از تمام شدن مدّت صيغه جايز نيست مگر آن كه باقى مدّت را بر زن قبلاً ببخشد.
نورى : يا اينكه دوباره صيغه نمايد، ولى در موقعى كه هنوز صيغه او است و مدّت تمام نشده است اگر بخواهد او را به عقد دائم خود دربياورد بايد اوّل مدّت او را ببخشد و سپس او را به عقد دائم خود دربياورد.
فاضل : مسأله انسان نمىتواند دو مرتبه با زنى كه در عقد او است ازدواج كند، لذا اگر زنى در عقد موقّت اوست، مادامى كه مدّت عقد موقّت تمام نشده يا مرد آن را نبخشيده است، نمىتواند او را عقد دائم يا عقد موقّت ديگر كند و اگر عقد كند عقد دوم لغو است و بعد از تمام شدن مدّت عقد اوّل به يكديگر نامحرم مىشوند و مىتوانند مجدّداً با يكديگر ازدواج كنند.
مكارم : مسأله مرد مىتواند زنى را كه صيغۀ اوست به عقد دائمى درآورد، ولى بايد نخست باقيمانده مدّت را ببخشد، سپس او را عقد كند.
مسأله اختصاصى
مكارم : مسأله 2079 ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت آن، عدّه دارد به شرحى كه در كتاب طلاق خواهد آمد و فرزندانى كه از آن متولّد مىشوند تمام حقوق فرزندى را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث مىبرند هر چند آن زن و شوهر از هم ارث نمىبرند.
احكام نگاه كردن
[مسأله 2433]
مسأله 2433 نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم (1) چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است. و نگاه كردن به صورت و دستها اگر به قصد لذّت باشد حرام است، ولى اگر بدون قصد لذت باشد مانعى ندارد (2) و نيز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم (3) حرام مىباشد (4) و نگاه كردن به صورت و بدن و موى دختر نابالغ اگر به قصد لذّت نباشد (5) و بواسطۀ نگاه كردن هم انسان نترسد كه به حرام بيفتد اشكال ندارد، ولى بنا بر احتياط بايد جاهايى را كه مثل ران و شكم معمولاً مىپوشاند نگاه نكند.
(1) اراكى : و موى او. .
خوئى ، تبريزى ، نورى : و همچنين نگاه كردن به موى آنان. .
(2) فاضل : اگر چه أحوط، اجتناب است. .
خوئى : احتياط واجب ( تبريزى : احتياط) آن است كه بدون قصد لذت هم به آنها نگاه نكند. .
(3) اراكى : چه با قصد لذت چه بدون آن. .
نورى : به جز صورت و دستها. .
تبريزى : با قصد لذت حرام مىباشد. [پايان مسأله]
(4) خوئى : بنا بر احتياط در غير صورت و دستها و سر و گردن و پا؛ و امّا نظر زن به اين مواضع از مرد، ظاهر آن است كه جايز است بدون قصد لذت، اگر چه أحوط نيز ترك است.