مالك مىتواند عوض اين استفاده را از عاريهكننده يا از كسى كه مال را غصب كرده بگيرد) .
(2) بهجت : و اگر مالك چيزى از غاصب گرفت، غاصب مىتواند عوض آن را از عاريه گيرنده بگيرد. .
مكارم : مسأله اگر مال غصبى را با اطلاع از غصب بودن عاريه كند و در دست او از بين برود، مالك مىتواند عوض مال را از او بگيرد و اگر به او دسترسى پيدا نكند از كسى كه مال را غصب كرده مطالبه كند و همچنين عوض استفادههايى را كه عاريهكننده برده بايد بدهد.
[مسأله 2362]
مسأله 2362 اگر نداند مالى را كه عاريه كرده غصبى است و در دست او از بين برود، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد، او هم مىتواند آنچه را به صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد، ولى اگر چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد، نمىتواند چيزى را (1) كه به صاحب مال مىدهد، از عاريه دهنده مطالبه نمايد (2)
(2) سيستانى : ولى اگر مالك از او در مقابل استفاده او از اين مال، چيزى را بگيرد، مىتواند از عاريه دهنده مطالبه نمايد.
مكارم : مسأله در صورتى كه نمىدانسته است آن مال غصبى است اگر مالك خسارت مال يا منافع آن را بگيرد او مىتواند آنچه را به مالك داده از عاريه دهندۀ غاصب بگيرد، البتّه اين در صورتى است كه عاريه دهنده شرط ضمان نكرده باشد و چيز عاريت شده از جنس طلا و نقره نباشد.
عاريه و وديعه (استفتاءات از مقام معظم رهبرى)
س 1823: كارخانهاى با همه محتوياتش يعنى مواد اوليه و ابزار آلات و كالاها و اجناسى كه توسط برخى از افراد در آن به عنوان امانت سپرده شده، آتش گرفته است. آيا صاحب كارخانه ضامن آنهاست يا كسى كه مسئوليت اداره آن را بر عهده دارد؟ ج: اگر آتشسوزى مستند به فعل كسى نباشد و كسى هم نسبت به حفظ كالاهاى سپرده شده به كارخانه كوتاهى و تقصير نكرده باشد، هيچ كس ضامن آنها نيست.
س 1824: شخصى متن وصيتنامه مكتوب خود را به فرد ديگرى سپرد تا آن را بعد از فوتش به فرزند بزرگترش تحويل دهد، ولى او از تحويل آن به فرزند وى خوددارى مىكند، آيا اين كار او خيانت در امانت محسوب مىشود؟ ج: خوددارى از ردّ امانت به كسى كه امانتگذار معيّن كرده است، نوعى خيانت محسوب مىشود.