بهجت : مسأله 1844 اگر مال كسى را گرفت، ولى نه به عنوان امانت و نه به عنوان ديگر، ضامن است.
بهجت : مسأله 1845 اگر امانت را با اِكراه قبول كرد و بعد از آن كه اِكراه برطرف شد باز هم مال را نگهداشت، ولى قصد قبول امانت يا قصد رضايت به عقد اِكراهى را نداشت ضامن است.
بهجت : مسأله 1846 اگر كسى امانت دار را با اِكراه به تلف كردن مال وادار كرد، واداركننده ضامن است و بنا بر أقرب تلفكننده ضامن نيست به شرط آن كه از آنچه بر آن اِكراه شده بود، تجاوز نكرده باشد.
بهجت : مسأله 1847 اگر ظالمى بخواهد امانت را غصب كند و شخص امين توانايى دفع ظالم را داشته باشد، واجب است او را دفع كند و چنانچه دفع نكند با اين كه حرجى هم بر او نداشته و ظالم امانت را غصب كند، امانتدار ضامن است، و همچنين اگر حفظ امانت بستگى به دادن قسمتى از آن داشته باشد، لازم است بدهد تا بقيۀ مال حفظ شود و چنانچه ندهد و در نتيجه ظالم همۀ مال را غصب كند، مقدارى را كه قابل حفظ كردن بود ضامن است. و اگر دفع ظالم متوقف بر اين باشد كه شخص امين مالى را پرداخت كند، جايز است و بلكه اگر ضرر و حرجى براى او ندارد، در صورتى كه امكان اذن گرفتن از امانتگذار يا ولىّ او (و لو حاكم شرع) نباشد، واجب است آن مال را بپردازد و مىتواند به اين قصد بدهد كه بعداً به امانتگذار رجوع كند و از او بگيرد.
بهجت : مسأله 1848 اگر حفظ امانت متوقّف بر آن باشد كه دروغ بگويد، پس اگر مىتواند، بايد توريه كند و اگر نمىتواند، واجب است دروغ بگويد تا امانت حفظ شود و اگر دروغ نگفت و امانت محفوظ نماند ضامن است، بلكه اگر قسم دروغ لازم شد، واجب است قسم بخورد وگرنه ضامن است.
بهجت : مسأله 1849 اگر امانتگذار مالى را از امانت گيرنده غصب كرده، امانت گيرنده مىتواند از مال امانت به همان مقدار به عنوان تقاص بردارد و پس ندهد و اگر امانتگذار مال شخص ديگرى را غصب كرده و آن را امانت گذاشته، پس بر امين واجب است آن مال را به غاصب پس ندهد بلكه در صورت امكان بايد از رسيدن آن به دست غاصب جلوگيرى نمايد، و اگر غاصب بميرد و ورثۀ او امانت را مطالبه كنند، واجب است امين مُنكِر وجود امانت شود، ولى در صورت علم به غصبى بودن، جايز نيست آن را به عنوان امانت قبول كند، مگر آن كه اطمينان داشته باشد كه مىتواند به مالك اصلى برگرداند.
بهجت : مسأله 1850 اگر براى حفظ امانت مسافرت لازم باشد، واجب است مسافرت نمايد يا امانت را رد نمايد.
بهجت : مسأله 1851 اگر مال تلف شود و كوتاهى امانت گيرنده هم در حفظ امانت ثابت شود يا خودش اعتراف كند، ولى در قيمت آن اختلاف شود، قول امين كه مُنكِرِ زيادىِ قيمت است، مقدّم مىشود.
[مسأله 2338]
مسأله 2338 اگر صاحب مال ديوانه شود كسى كه امانت را قبول كرده بايد فوراً امانت را به ولىّ او برساند و يا به ولىّ او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولىّ او ندهد (1) و از خبر دادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
(1) مكارم : و مال تلف شود ضامن است، مگر اين كه ولىّ او اجازه دهد امانت به حال خود بماند.