س 1891: تعدادى از دانشآموزان دختر و پسر مؤسسه ما طبق تاريخ تولدشان به سن بلوغ رسيدهاند و بر اثر مشاهده اختلال در حافظه و ضعف آن، مورد معاينات پزشكى قرار گرفتند تا هوش و حافظه آنان آزمايش شود، نتيجه آن بررسىها اثبات عقبماندگى ذهنى آنان از يك سال پيش يا بيشتر بود، ولى بعضى از آنان را نمىتوان مجنون محسوب كرد زيرا در حدّى هستند كه مسائل اجتماعى و دينى را درك مىكنند، آيا تشخيص اين مركز مانند تشخيص پزشكان اعتبار دارد و براى آن دانشآموزان ملاك است؟ ج: معيار توجّه تكاليف شرعى به انسان اين است كه او شرعاً بالغ و از نظر عرف عاقل باشد، ولى درجات درك و هوش معتبر نيست و در اين رابطه تأثيرى ندارد.
س 1892: در بعضى از احكام در خصوص كودك مميّز آمده است: «كودكى كه خوب را از بد تشخيص مىدهد» منظور از خوب و بد چيست؟ و سن تمييز چه سنى است؟ ج: منظور از خوب و بد چيزى است كه عرف آن را خوب يا بد مىداند و بايد در اين رابطه، شرايط زندگى كودك و عادات و آداب و سنتهاى محلى هم ملاحظه شود و امّا سن تمييز، به تبع اختلاف اشخاص در استعداد و درك و هوش، مختلف است.
س 1893: آيا ديدن خونى كه داراى صفات حيض است، توسط دختر قبل از اتمام نه سالگى، علامت بلوغ اوست؟ ج: اين خون علامت شرعى بلوغ دختر نيست و حكم حيض را ندارد هر چند صفات آن را داشته باشد.
س 1894: اگر فردى كه به علتى توسط مراجع قضائى از تصرّف در اموال خود ممنوع شده، مقدارى از اموال خود را قبل از وفات به عنوان تقدير و تشكر از خدمات پسر برادرش به او بدهد و برادرزادهاش هم اموال مزبور را بعد از وفات عمويش خرج تجهيز و برآورده كردن نيازهاى خاص او بكند، آيا جايز است مراجع قضايى، آن اموال را از او مطالبه كنند؟ ج: اگر اموالى كه به برادرزادهاش داده، مشمول حجر بوده و يا ملك ديگرى باشد، شرعاً حقّ ندارد آن را به او بدهد و برادرزادهاش هم نمىتواند در آن تصرّف كند و جايز است مراجع قضايى آن مال را از او مطالبه كنند و در غير اين صورت كسى حقّ ندارد آن مال را از او پس بگيرد.