responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : رساله توضیح المسایل ( مراجع ) نویسنده : خمینی، روح الله و سایر مراجع    جلد : 2  صفحه : 361

حاصل را ملك مالك نمايد، صحيح است.

گلپايگانى : مسأله احتياط لازم آن است كه مالك يا زارع شرط نكند كه مقدارى از حاصل براى او باشد و بقيّه را بين خودشان قسمت كنند، هر چند بدانند كه بعد از برداشتن آن مقدار، مقدارى ديگر باقى مى‌ماند.

صافى : مسأله اگر مالك يا زارع شرط كند كه مقدارى از حاصل براى او باشد و بقيّه را بين خودشان قسمت كنند، چنانچه بدانند كه بعد از برداشتن آن مقدار، مقدارى ديگر باقى مى‌ماند، صحت مزارعه بعيد نيست ولى احتياط اين است كه اين شرط را نكنند.

مكارم : مسأله اگر مالك يا زارع قرار بگذارد كه مقدار معيّنى از حاصل ( مثلاً يك خروار) مال او باشد، و بقيّه را ميان هر دو تقسيم كنند، اشكال دارد.

سيستانى : مسأله اگر مالك با زارع قرار بگذارد كه مقدارى از حاصل براى يكى باشد و بقيّه را بين خودشان قسمت كنند، مزارعه باطل است، هر چند بدانند كه بعد از برداشتن آن مقدار، چيزى باقى مى‌ماند؛ بلى اگر با هم قرار بگذارند كه مقدار دانه‌هايى كه كِشت شده است يا مقدار خراجى را كه دولت مى‌گيرد، از حاصل استثنا شود و باقيمانده بين دو طرف تقسيم گردد، مزارعه صحيح است.

[مسأله 2231]

مسأله 2231 اگر مدّت مزارعه تمام شو دو حاصل به دست نيايد (1) چنانچه مالك راضى شود كه با اجاره يا بدون اجاره، زراعت در زمين او بماند و زارع هم راضى باشد مانعى ندارد و اگر مالك راضى نشود، مى‌تواند زارع را وادار كند كه زراعت را بچيند و اگر براى چيدن زراعت ضررى به زارع برسد لازم نيست عوض آن را به او بدهد (2) ولى زارع اگر چه راضى شود كه به مالك چيزى بدهد، نمى‌تواند مالك را مجبور كند كه زراعت در زمين بماند.

(1) سيستانى : اگر براى مزارعه مدّتى را تعيين كرده باشند كه معمولاً حاصل در آن به دست مى‌آيد ولى اتفاقاً مدّت تمام شود و حاصل به دست نيايد، چنانچه تعيين مدّت شامل اين مورد هم مى‌شده است يعنى منظور دو طرف اين بوده است كه با تمام شدن مدّت، مزارعه تمام شود، هر چند حاصل به دست نيامده باشد، در اين صورت. .

(2) اراكى : اگر مالك راضى نشود، وادار كردن زارع به چيدن زراعت و همچنين مجبور كردن مالك به باقى ماندن زراعت اشكال دارد. ولى اگر مالك، زارع را به چيدن زراعت وادار كند و از اين جهت ضررى به زارع برسد لازم نيست عوض آن را بدهد.

زنجانى : اگر مالك راضى نشود چنانچه زارع در بدست آمدن حاصل كوتاهى نكرده باشد مثلاً اتفاقاً در اثر سردى هوا، بدست آمدن حاصل به تأخير افتاده باشد، مالك بايد صبر كند تا حاصل بدست آيد، ولى اگر زارع كوتاهى كرده باشد، مالك مى‌تواند او را وادار كند كه زراعت را بچيند. .

مكارم : مسأله هرگاه مدّت مزارعه تمام شود و حاصل بدست نيايد، چنانچه بر اثر كوتاهى زارع باشد صاحب زمين مى‌تواند زارع را وادار كند كه زراعت را بچيند، ولى اگر به خاطر عقب افتادن سال باشد (طبق آنچه متعارف است) مالك بايد صبر كند و اگر هيچ كدام نباشد و چيدن زراعت باعث ضرر و زيان زارع شود و مالك ضررى نبيند نيز بايد صبر كند، امّا در

نام کتاب : رساله توضیح المسایل ( مراجع ) نویسنده : خمینی، روح الله و سایر مراجع    جلد : 2  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست