جنس ديگر بخواهد بدهد محلّ اشكال است مگر آنكه با اجازۀ مجتهد جامع الشرائط باشد.
سيستانى : مسأله انسان مىتواند خمس چيزهايى كه خمس بر آنها واجب شده است از همان چيزها بدهد يا به مقدار قيمت خمسى كه واجب شده است، پول خمس داده شده بدهد و امّا اگر جنس ديگرى كه خمس در آن واجب نشده بخواهد بدهد، محلّ اشكال است، مگر آنكه با اجازۀ حاكم شرع باشد.
[مسأله 1790]
مسأله 1790 تا خمس مال را ندهد (1) نمىتواند در آن مال تصرّف كند (2) اگر چه قصد دادن خمس را داشته باشد.
(1) بهجت : بعد از گذشت سال تا خمس مال خود را ندهد. .
(2) مكارم : و نيّت دادن خمس به تنهايى كافى نيست، همچنين نمىتواند خمس را به ذمّه بگيرد و در مال تصرّف كند و چنانچه تصرّف كند كار حرامى كرده و اگر آن مال تلف شود بايد خمس آن را بدهد.
گلپايگانى ، صافى : مسأله بعد از تمام شدن سال و مستقر شدن خمس، تصرّف در مالى كه خمس آن واجب شده بدون اذن حاكم شرعى جايز نيست.
خوئى ، تبريزى ، سيستانى : مسأله كسى كه خمس به مال او تعلق گرفت و سال بر او گذشت، تا خمس او را نداده است ( خوئى ، تبريزى : و قصد دادن خمس را ندارد) نمىتواند در آن مال تصرّف كند ( خوئى ، تبريزى : بلكه بنا بر احتياط واجب اگر قصد دادن خمس را هم داشته باشد نيز چنين است) .
زنجانى : مسأله تصرّف كردن در مالى كه خمس دارد تا يك پنجم آن باقى است، اشكال ندارد.
[مسأله 1791]
مسأله 1791 كسى كه خمس بدهكار است (1) نمىتواند آن را به ذمه بگيرد يعنى خود را بدهكار اهل خمس بداند و در تمام مال تصرّف كند (2) و چنانچه تصرّف كند و آن مال تلف شود، بايد خمس آن را بدهد (3)
(1) فاضل : كسى كه خمس به مالش تعلق گرفته. .
زنجانى : كسى كه در مال وى خمس مىباشد. .
(2) بهجت : مگر اينكه با حاكم شرع مصالحه كند يا از او اجازه بگيرد. .
(3) تبريزى : بلى، اگر به مجتهد عادل كه از او تقليد مىكند يا به وكيل او رجوع كند، ممكن است در بعضى از موارد به آن شخص دستگردان كند تا خمس به ذمّه منتقل شود.
مكارم : رجوع كنيد به ذيل مسأله 1790
[مسأله 1792]
مسأله 1792 كسى كه خمس بدهكار است (1) اگر با حاكم شرع مصالحه كند (2) مىتواند در تمام مال تصرّف نمايد (3) و بعد از مصالحه (4) منافعى كه از آن به دست مىآيد مال خود اوست (5)