(2) فاضل : و همچنين است اگر يكى از آنان از اجازۀ خود برگردد شريكهاى ديگر حقّ تصرّف ندارند و كسى كه از اجازۀ خود برگشته او هم نمىتواند در مال شركت تصرّف كند.
(3) بهجت : حتى اگر. .
(4) اراكى : مگر آن كه اجازۀ ديگران مقيد به اجازۀ او باشد.
سيستانى : و در هر حال اشتراك آنها در سرمايه، به حال خود باقى است.
[مسأله 2156]
مسأله 2156 هر وقت (1) يكى از شريكها تقاضا كند كه سرمايۀ شركت را قسمت كنند، اگر چه شركت مدّت داشته باشد، بايد ديگران قبول نمايند (2) مگر آن كه قسمت، مشتمل بر ردّ يا مستلزم ضرر بر شريك ديگر باشد، كه در اين صورت نمىتواند او را وادار به قبول قسمت نمايد.
خوئى ، تبريزى : مگر آن كه تقسيم، ضرر معتنابهى بر شركاء داشته باشد.
زنجانى : مگر آن كه شريك در اثر تقسيم به ضررى بيفتد كه در تقسيم در معمول شركتها به اين ضرر نمىاُفتند.
سيستانى : مگر آن كه قسمت ردّ باشد يا ضرر معتنابهى بر شركاء داشته باشد.
مكارم : مسأله شركت از معاملات لازم است يعنى هيچ يك از طرفين نمىتواند پيش خود اين قرارداد را بر هم زند و نيز قبل از پايان مدّت شركت حقّ ندارد تقاضاى تقسيم سرمايه كند، مگر اين كه چنين حقّى در قرارداد براى او پيش بينى شده باشد.
[مسأله 2157]
مسأله 2157 اگر يكى از شريكها بميرد، يا ديوانه يا بيهوش شود يا سفيه شود (1) و حاكم شرع (2) او را از تصرّف در اموالش جلوگيرى كند (3) ، شريكهاى ديگر نمىتوانند در مال شركت تصرّف كنند (4)
(1) اراكى : يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف كند، شريكهاى ديگر نمىتوانند در مال شركت تصرّف كنند.
(2) فاضل : سفيه شود، يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف كند، يا مجتهد جامع الشرائط. .
(3) بهجت : سفيه شود، يا حاكم شرع او را از تصرّف در اموالش منع كند. .
(4) بهجت : ولى اصل شركت و تقسيم سود به حال خود باقى است و وارث متوفّى يا ولىّ شريك، در امور آن شركت، جايگزين خواهد شد.
گلپايگانى ، خوئى ، تبريزى ، سيستانى ، صافى ، زنجانى : مسأله اگر يكى از شركا ( سيستانى : در شركت اذنى) بميرد، يا ديوانه يا بيهوش شود، شركاى ديگر نمىتوانند در مال شركت تصرّف كنند و همچنين است اگر يكى از آنان سفيه شود يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف نمايد