آنان كرده باشد، چيزى بر عهدۀ او نيست و در غير اين صورت معامله فضولى و منوط به اجازه ولىّ شرعى يا اجازه خودشان بعد از رسيدن به سنّ بلوغ مىباشد و او هم ضامن مال يتيمان است.
س 1515: آيا جايز است پدر از اموال طفل براى خودش به عنوان قرض بر دارد و يا به ديگرى قرض بدهد؟ ج: اگر با رعايت غبطه و مصلحت او باشد، اشكال ندارد.
س 1516: اگر به كودكى لباس يا چيزهاى ديگر مثل اسباببازى هديه داده شود و بعد از بزرگ شدن كودك و يا به علتهاى ديگر براى او غير قابل استفاده گردد، آيا جايز است ولىّ او آنها را صدقه بدهد؟ ج: جايز است ولىّ طفل با رعايت غبطه و مصلحت او هر گونه كه صلاح مىداند در آنها تصرّف كند.
شرايط جنس و عوض آن
س 1517: آيا جايز است انسان بعضى از اعضاى بدنش (مثل كليه) را به شخصى كه به آن نياز دارد، بفروشد؟ ج: اگر آن عضو از اعضايى باشد كه برداشتن آن از بدن خطر و يا ضرر قابل ملاحظهاى براى اهداكننده عضو نداشته باشد، اشكال ندارد.
س 1518: اشيايى كه فايده و اهميّتى نزد عموم مردم ندارند ولى نزد گروه خاصى از ارزش و اهميّت برخوردار هستند مانند حشرات و زنبورها و مانند آنها كه براى مراكز تحقيقى و دانشگاهها ارزش تحقيقاتى دارند، آيا اين اشيا داراى ماليّت هستند و احكام اشيايى كه ماليّت دارند از قبيل مالكيّت، جواز خريد و فروش، ضمان بر اثر اتلاف و غيره، بر آنها هم جارى مىشود؟ ج: هر چيز كه به خاطر منافع حلال آن موجب رغبت عقلاء و لو گروهى از آنان باشد، ماليّت داشته و همه احكام و آثار اموال مانند مالكيّت و جواز خريد و فروش و ضمان بر اثر يد يا اتلاف و غيره بر آن مرتّب مىشود مگر احكام و آثارى كه دليلى بر عدم ترتّب آنها از نظر شرعى وجود دارد، هر چند احوط اين است كه در معاوضۀ چيزهايى مثل زنبور و حشرات، عوض در برابر حقّ اختصاص و رفع يد از اين اشيا قرار داده شود.
س 1519: بنا بر اشتراط عين بودن مبيع همانگونه كه بسيارى از فقها به آن معتقدند، آيا فروش علوم فنى آنگونه كه امروزه در قراردادهايى كه بين دولتها راجع به مبادله آن منعقد مىشود، صحيح است؟ ج: مبادله آنها از طريق مصالحه اشكال ندارد.
س 1520: فروش زمين يا كالاى ديگر به شخصى كه مشهور به دزدى است و اين احتمال وجود دارد كه مالى را كه به عنوان ثمن به فروشنده مىپردازد، از اموال مسروقه باشد، چه حكمى دارد؟ ج: معامله با كسى كه مشهور به كسب مال از راه حرام است، به صرف احتمال مذكور، اشكال ندارد و اگر يقين داشته باشد پولى كه به او مىپردازد از اموال حرام است، گرفتن آن جايز نيست.
س 1521: من يك قطعه زمين زراعى دارم كه مهريهام بوده است، و اخيراً اقدام به فروش آن كردهام، در حال حاضر مردى ادّعا مىكند كه آن زمين بيشتر از دويست سال است كه وقف مىباشد، تكليف من در مورد فروش آن چيست؟ و شوهرم كه اين زمين را به عنوان مهريه به من داده است چه تكليفى دارد؟ و مشترى كه آن را از من خريده است چه تكليفى دارد؟ ج: همۀ معاملاتى كه بر زمين مذكور صورت گرفته، محكوم به صحت هستند مگر آنكه مدّعى