فروش آنها است لذا اگر در آن سال صرف مئونه نشد و عين يا پول آن باقى ماند در آخر سال بايد تخميس شود. شاخهها يا منافعى كه معمولاً در هر سال از آن استفاده مىكنند جزء درآمد همان سال محسوب مىشود كه اگر تا آخر سال باقى ماند بايد تخميس شود.
مكارم : مسأله درختانى را كه براى استفاده از چوبشان پرورش مىدهند وقتى موقع فروش چوب آنها رسيد بايد خمس آن را بدهند، هر چند نخواهند آنها را بفروشند، ولى اگر موقع فروش آنها نرسيده خمس ندارد هر چند سالها بگذرد.
[مسأله 1773]
مسأله 1773 كسى كه چند رشته كسب دارد مثلاً اجارۀ ملك مىگيرد و خريد و فروش و زراعت هم مىكند (1) ، چنانچه در هر رشته كسبى كه دارد سرمايه و دخل و خرج و حساب صندوق جداگانه دارد، بايد منافع همان رشته را حساب كند و خمس آن را بدهد، و اگر در آن رشته ضرر كند از رشتۀ ديگر جبران نمىشود (2) و اگر رشتههاى مختلف، در دخل و خرج و حساب صندوق، يكى باشند بايد همه را آخر سال يك جا حساب كند و اگر نفع داشت خمس آن را بدهد.
(1) اراكى : بايد همه را آخر سال يك جا حساب كند و اگر نفع داشت خمس آن را بدهد. [پايان مسأله]
بهجت : مىتواند براى همۀ درآمدهاى خود يك روز از سال را معين كند و آن را براى خود سال قرار دهد و آنچه از مخارج سالش زياد آمد، خمس دهد. [پايان مسأله]
نورى : بايد عائدات خود را روى هم رفته كلاًّ در نظر بگيرد و مخارج سالانه خود را نيز در نظر بگيرد و خمس آنچه را كه در آخر سال از مخارج او زياد مىآيد بدهد و اگر در يك رشته ضرر كند از رشتۀ ديگر جبران مىشود.
فاضل : بايد خمس آنچه را در آخر سال از مخارج او زياد مىآيد بدهد و چنانچه از يك رشته نفع ببرد و از رشته ديگر ضرر كند، مىتواند ضرر يكى را با نفع ديگرى جبران نمايد گرچه احتياط در ترك آن است و نيز اگر دو تجارت داشته باشد مىتواند ضرر يكى را با نفع ديگرى جبران نمايد.
(2) زنجانى : اگر در آن رشته ضرر كند، بنا بر احتياط واجب نمىتواند آن را از سود رشتۀ ديگر كسر نمايد. .
گلپايگانى ، خوئى ، تبريزى ، صافى : مسأله كسى كه چند رشته كسب دارد؛ مثلاً اجارۀ ملك مىگيرد و خريد و فروش و زراعت هم مىكند [1]بايد خمس آنچه را در آخر سال از مخارج او زياد مىآيد بدهد. و چنانچه از يك رشته نفع ببرد و از رشتۀ ديگر ضرر كند بنا بر احتياط واجب بايد خمس نفعى را كه برده بدهد [2]ولى اگر دو تجارت داشته باشد مىتواند ضرر يكى را با نفع ديگرى جبران نمايد. [3]