زنجانى : ولى اگر مالى را كه قرض كرده در معصيت خرج كرده باشد، تا توبه نكرده نمىتواند از سهم بدهكاران زكات بگيرد. گفتنى است كه پرداخت وام، خود، گاه از مخارج سال به حساب مىآيد و آن در صورتى است كه به جهت فشار طلبكار يا به جهت ديگر، پرداخت نكردن وام براى انسان حَرَجى بوده يا با هتك حيثيّت وى همراه باشد، در اين صورت اگر نتواند وام خود را بپردازد فقير به شمار مىآيد، در غير اين صورت، پرداخت وام از مخارج سال نمىباشد، لذا انسان فقير به شمار نمىآيد، ولى با اين حال مىتواند زكات گرفته و وام خود را بپردازد.
اراكى : ولى اگر در معصيت خرج كرده باشد از سهم بدهكاران نمىتوان به او زكات داد ولى از سهم فقرا مىشود به او داد.
(3) گلپايگانى ، صافى : بلى، از سهم فقرا مىتواند زكات بگيرد اگر چه از آن معصيت توبه نكرده باشد.
[مسأله 1938]
مسأله 1938 اگر به كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد، زكات بدهد (1) بعد بفهمد قرض را در معصيت مصرف كرده، چنانچه آن بدهكار فقير باشد، مىتواند آنچه را به او داده بابت زكات حساب كند (2) ولى اگر چيزى را كه گرفته در شرابخوارى يا به طور آشكارا در معصيت صرف كرده و از معصيت خود توبه نكرده، بنا بر احتياط واجب بايد چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب نكند.
گلپايگانى ، صافى : ولى احتياط واجب آن است كه اگر از آن معصيت توبه نكرده، چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب نكند.
فاضل : ولى اگر از آن معصيت توبه نكرده باشد بنا بر احتياط واجب چيزى را كه به او داده، بابت زكات حساب نكند.
سيستانى : مىتواند آنچه را كه به او داده، بابت سهم فقرا حساب كند. [پايان مسأله]
زنجانى : مسأله اگر به كسى كه وى را مورد يكى از مصارف زكات مىدانسته زكات بدهد بعد بفهمد كه وى آن مورد نبوده ولى از موارد ديگر زكات بوده است، مثلاً به كسى به جهت فقير بودن زكات بدهد، بعد بفهمد كه آن شخص فقير نبوده ولى به خاطر بدهكارى مىتواند زكات دريافت كند، چنانچه پرداخت زكات وى مقيد به همان مصرفى باشد كه در نظر گرفته است، مثلاً مىخواسته زكات را حتماً به مصرف فقير برساند، در اين صورت مىتواند زكات را پس بگيرد و در مورد ديگر زكات به مصرف برساند، و مىتواند زكات را پس نگرفته و آنچه را داده