بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب كند. ولى در هر صورت بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مىماند، از نه تا بيشتر نباشد (5) مثلاً اگر 140 شتر دارد، بايد براى صد تا، دو شترى كه داخل سال چهارم شده و براى چهل تا يك شتر مادهاى كه داخل سال سوم شده باشد بدهد (6)
(1) بهجت : و مادرش قابليّت حمل را داشته باشد. .
(2) بهجت : و مادرش قابليّت حمل و مقاربت را داشته باشد. .
(3) بهجت : و قابليت حمل را داشته باشد. .
(4) سيستانى : و در بعضى موارد هم مخيّر است كه با چهل يا پنجاه حساب كند، مانند دويست. .
(5) مكارم : و شتر زكات حتماً بايد ماده باشد. [پايان مسأله]
زنجانى : يا اگر چيزى باقى مىماند، به ده نرسد. .
(6) گلپايگانى ، خوئى ، تبريزى ، بهجت ، صافى ، زنجانى : براى چهل تا يك شتر كه داخل سال سوم شده بدهد. و شترى كه در زكات داده مىشود بايد ماده باشد ( گلپايگانى ، صافى : و اگر ندارد، نر بدهد و چنانچه هيچ يك را به سنهاى ذكر شده ندارد بايد بخرد و در خريدن نر يا ماده اختيار دارد) .
سيستانى : براى چهل شتر يك شترى كه داخل سال سوم شده بدهد و شترى كه در زكات داده مىشود، بايد مادّه باشد ولى اگر در نصاب ششم، شتر مادّۀ دو ساله نداشته باشد، شتر نرِ سه ساله كافى است و اگر آن را هم نداشته باشد، در خريد هر كدام مخيّر است.
[مسأله 1911]
مسأله 1911 زكات ما بين دو نصاب واجب نيست پس اگر شمارۀ شترهايى كه دارد از نصاب اوّل كه پنج تا است بگذرد، تا به نصاب دوم كه ده تا است نرسيده، فقط بايد زكات پنج تاى آن را بدهد. و همچنين است در نصابهاى بعد
. اين مسأله، در رسالۀ آيت اللّٰه بهجت نيست
نِصاب گاو
[مسأله 1912]
مسأله 1912 گاو (1) دو نصاب دارد: نصاب اوّل آن سى تا است كه وقتى شمارۀ گاو به سى رسيد، اگر شرايطى را كه گفته شد داشته باشد، انسان بايد يك گوسالهاى كه داخل سال دوم شده (2) از بابت زكات بدهد (3) نصاب دوم آن چهل است و زكات آن يك گوسالۀ مادهاى است كه داخل سال سوم شده باشد (4) و زكات ما بين سى و چهل واجب نيست مثلاً كسى كه سى و نه گاو دارد، فقط بايد زكات سى تاى آنها را بدهد و نيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به شصت نرسيده، فقط بايد زكات چهل تاى آن را بدهد و بعد از آنكه به شصت رسيد، چون دو برابر نصاب اوّل را دارد، بايد دو گوسالهاى كه داخل سال دوم شده بدهد و همچنين هر چه بالا رود، بايد سى تا سى تا حساب كند يا چهل تا چهل تا يا با سى و چهل حساب نمايد و زكات آن را به دستورى كه گفته شده بدهد، ولى بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر چيزى باقى مىماند از نُه تا بيشتر نباشد (5) مثلاً اگر هفتاد گاو دارد، بايد به حساب سى و چهل حساب كند (6) و براى سىتاى آن زكات سىتا و براى چهل تاى آن زكاتِ چهل تا را بدهد، چون اگر به حساب سى تا حساب كند، ده تا زكات نداده مىماند (7) .