[1]
[مسأله 1329 محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده]
مسأله 1329 محلى را كه انسان براى اقامت (1) و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد (2) .
(1) سيستانى: اقامت دائمى. .
(2) بهجت: پس وطن انسان بنا بر أقوى جايى است كه عرفاً آنجا را وطن شخص بدانند و لازم نيست در آنجا ملكى داشته باشد و يا اين كه شش ماه آنجا زندگى كرده باشد بلكه همين قدر كه عرفاً آنجا، وطن او به حساب بيايد كافى است.
فاضل: مسأله وطن بر دو قسم است: (1) وطن اصلى، يعنى جايى كه وطن پدر و مادر يا يكى از آنها باشد؛ چه در آنجا متولد شده باشد يا در جاى ديگر. (2) وطن غير اصلى، يعنى جايى كه انسان با اختيار خود به عنوان وطن انتخاب كند كه در دو صورت محقق مىشود: الف: جايى را براى زندگى خود انتخاب كند و قصد داشته باشد تا آخر عمر در آنجا بماند. ب: جايى را براى زندگى خود انتخاب كند و قصد رفتن از آنجا را نداشته باشد و آن قدر آنجا بماند كه عرفاً او را اهل آنجا بدانند. بنا بر اين كسى كه قصد داشته باشد مدتى هر چند طولانى در محلى بماند و بعد به جاى ديگر برود آنجا وطن او نمىشود.
مكارم: مسأله چند چيز است كه سفر را قطع مىكند و بايد نماز را تمام خواند:
اول رسيدن به «وطن» . منظور از وطن محلّى است كه انسان آن را براى اقامت و زندگى خود انتخاب كرده، خواه در آنجا متولد شده باشد يا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد يا خودش آنجا را انتخاب كرده است.
[مسأله 1330 اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست]
مسأله 1330 اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست مدتى بماند (1) و بعد به جاى ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمىشود.
اين مسأله، در رسالۀ آيت اللّٰه بهجت نيست
(1) سيستانى: مدّت زمانى كوتاه بماند. .
فاضل: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1329.
مكارم: مسأله هر گاه انسان جايى را براى «محلّ اقامت» خود انتخاب كند به طورى كه وقتى در آنجاست او را مسافر نمىگويند، خواه قصد اقامت دائم داشته باشد يا موقت، مثلاً مىخواهد چند سال در آنجا بماند، اين محلّ در حكم وطن مىباشد و همينگونه است حال مأموران ادارات كه ممكن است هر چند سال در محلّى باشند و آنجا حكم وطنشان را دارد.
[مسأله 1331 تا انسان قصد ماندن هميشگى در جايى كه غير وطن اصلى خودش است نداشته باشد]
مسأله 1331 تا انسان قصد ماندن هميشگى در جايى كه غير وطن اصلى خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمىشود مگر آن كه بدون قصد ماندن، آن قدر بماند كه مردم بگويند اينجا وطن اوست (1) .