(1) زنجانى: كه به آن آب بدون قيد و اضافه گفته شود، پاك مىگردد.
(2) بهجت: بلكه مردم بگويند آب است (بدون ضميمه كردن كلمۀ ديگرى به آن) . .
[مسأله 50 آبى كه مطلق بوده]
مسأله 50 آبى كه مطلق بوده و معلوم نيست مضاف شده يا نه (1) ، مثل آب مطلق است، يعنى چيز نجس را پاك مىكند، وضو و غسل هم با آن صحيح است. و آبى كه مضاف بوده و معلوم نيست مطلق شده يا نه، مثل آب مضاف است، يعنى چيز نجس را پاك نمىكند، وضو و غسل هم با آن باطل است.
(1) بهجت: و با مختصر تحقيق و بررسى هم نشود وضع آن را روشن كرد. .
خوئى، تبريزى، زنجانى، سيستانى: آبى كه مطلق بوده و معلوم نيست كه به حدّ مضاف شدن رسيده يا نه. .
مكارم: مسأله هر گاه آبى مطلق بوده، شكّ كنيم مضاف شده يا نه مانند سيلابهايى كه نمىدانيم به آن آب مىگويند يا نه حكم آب مطلق را دارد، يعنى مىتوان چيزهاى نجس را با آن شست، و وضو گرفت و غسل كرد، امّا به عكس اگر آبى مضاف بوده شكّ داريم مطلق شده، حكم آب مضاف را دارد.
[مسأله 51 آبى كه معلوم نيست مطلق است يا مضاف]
مسأله 51 آبى كه معلوم نيست مطلق است يا مضاف، و معلوم نيست كه قبلاً مطلق يا مضاف بوده، نجاست را پاك نمىكند، وضو و غسل هم با آن باطل است (1) ولى اگر به اندازۀ كُر يا بيشتر باشد و نجاست به آن برسد، حكم به نجس بودن آن نمىشود. (2)
(1) مكارم: امّا اگر چيز نجسى به آن برسد نجس نمىشود. [پايان مسأله]
(2) خوئى، تبريزى: چنانچه نجاستى به آن برسد، نجس مىشود اگر چه به اندازۀ كُر يا بيشتر باشد.
سيستانى: چنانچه نجاستى به آن برسد، و آب كمتر از كر باشد نجس مىشود و اگر به اندازۀ كر يا بيشتر باشد بنا بر احتياط واجب نيز نجس مىشود.
زنجانى: حكم به طهارتش مىشود.
[مسأله 52 آبى كه عين نجاست به آن برسد]
مسأله 52 آبى كه عين نجاست، مثل خون و بول به آن برسد و بو يا رنگ يا مزۀ آن را تغيير دهد، اگر چه كر يا جارى باشد نجس مىشود. ولى اگر (1) بو يا رنگ يا مزۀ آن، به واسطۀ نجاستى كه بيرون آن است (2) عوض شود، مثلاً مردارى كه پهلوى آب است بوى آن را تغيير دهد نجس نمىشود (3) .
(1) سيستانى: بلكه اگر. .
(2) زنجانى: و به آن متصل نيست. .
(3) سيستانى: بنا بر احتياط لازم نجس مىشود.
مكارم: مسأله هر گاه آبى بر اثر مجاورت و نزديكى با عين نجس، بوى نجس بگيرد پاك است مگر اين كه عين نجس به آن برسد، در عين حال اجتناب از آن بهتر است.