و از براى ظلم،معنى ديگرى نيز است كه عبارت است از:ضرر و اذيّت رسانيدن به غير،از قبيل:كشتن و يا زدن،يا دشنام و فحش دادن،يا غيبت او را كردن،يا مال او را به غير حق تصرف كردن و گرفتن،يا غير اينها از كردار يا گفتارى كه باعث اذيّت غير باشد.
و اين،ظلم به معنى اخص است.
و بيشتر آنچه در آيات و اخبار،و عرف مردم ذكر مىشود اين معنى مراد است.و باعث اين ظلم،اگر عداوت و كينه باشد از نتايج قوۀ غضبيّه خواهد بود.و اگر موجب آن،حرص و طمع در مال باشد از جمله رذايل قوۀ شهويّه محسوب خواهد شد.
به هر حال،به اجماع جميع طوايف عالم،و به اتفاق همه اصناف بنى آدم،ظلم از همه معاصى اعظم،و عذاب آن اشدّ،و ندامت آن بيشتر،و وبال آن بالاتر است.در مواضع متكثّره در قرآن بر ظالمين لعن شديد وارد،و در اخبار متواتره ذمّ عظيم و تهديد بر آن ثابت است.و اگر هيچ تهديدى بر آن نباشد،همين آيه مباركه از براى طايفه ظالمين كافى است كه پروردگار جبّار مىفرمايد:
خلاصه معنى آن كه:«گمان مكن كه پروردگار،غافل است از كرده ظالمان و ستمكاران!نه چنين است،و اين مهلتى كه به ايشان داده به جهت آن است كه:عذاب و سزاى عمل ايشان را به روزى اندازد كه در آن چشمها به كاسه سر مىجهد.و همه مردمان در آن روز شتابان خواهند بود.يعنى از حيرانى و سرگردانى آرام و سكون نخواهند داشت و به هر طرف خواهند دويد.و چشمهاى ايشان باز خواهد ماند،و قدرت نخواهند داشت كه:چشمهاى خود را به هم گذارند.و دلهاى ايشان از شدّت خوف و فزع،پريده خواهد بود و از عقل و هر چيزى خالى خواهد بود». [1]
و باز حق-سبحانه و تعالى-مىفرمايد: «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ » يعنى:«زود باشد بدانند آنان كه ظلم و ستم كردند،كه بعد از موت بازگشت ايشان به كدام مكان خواهد بود». [2]
آرى:بازگشت ظالم،البته به آتش سوزنده،و مار و عقرب گزنده خواهد بود.و ستم بر بندگان خدا،و چشم داشت آمرزش در روز قيامت،نيست مگر از حمق و سفاهت.
مكن بد كه بد بينى اى يار نيك كه نايد ز تخم بدى بار نيك