responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معراج السعادة نویسنده : النراقي، المولى احمد    جلد : 1  صفحه : 286

فصل:شرافت شكسته نفسى و حقير شمردن خود

بدان كه:ضد اين صفت عجب و خودنمائى،شكسته نفسى و خود را حقير شمردن و ذليل و پست دانستن است.و اين بهترين صفت از صفات كمالات است.و فايده آن در دنيا و آخرت بى‌حد و حصر،و هر كه به مرتبه بلندى يا رتبه ارجمندى رسيد به وسيله اين صفت رسيد.و هيچ كسى خود را ذليل نشمرد مگر اينكه خدا عزيزش شمرد.و احدى خود را نيفكند،مگر اينكه خدا او را برداشت و بلند كرد.

يكى قطره باران ز ابرى چكيد خجل شد چو پهناى دريا بديد
كه جائى كه درياست من كيستم گر او هست حقّا كه من نيستم
چو خود را به چشم حقارت بديد صدف در كنارش به جان پروريد
سپهرش به جائى رسانيد كار كه شد نامور«لؤلؤ شاهوار» [1]
بلندى از آن يافت كو پست شد در نيستى كوفت تا هست شد
آرى خدا در دلهاى شكسته است و شكستگان را دوست دارد.

حضرت پيغمبر-صلّى اللّه عليه و آله-فرمودند كه:«با هر كسى دو ملك است،كه اگر آن شخص خود را بزرگ شمرد و برداشت،مى‌گويند:خداوندا!او را ذليل كن.و اگر خود را وضيع و خوار شمرد،مى‌گويند:خداوندا!او را بردار». [2]

مروى است كه:«خدا به موسى بن عمران وحى فرستاد كه:اى موسى!هيچ مى‌دانى كه چرا تورا برگزيدم و اختيار كردم به سخن گفتن با خودم؟عرض كرد:به چه سبب بود؟ فرمود كه:من ظاهر و باطن همۀ بندگان خود را ديدم،هيچ يك را نديدم كه ذلت ايشان از براى من چون تو باشد،اى موسى!به درستى كه تو هر وقت نماز مى‌كردى رخسار خود را بر خاك مى‌گذاردى». [3]

در بعضى از روايات وارد شده كه:«چون خداوند عالم به كوهها وحى فرستاد كه:

من كشتى نوح را بر كوهى خواهم گذاشت،همه كوهها گردن كشيدند و خود را بلند كردند مگر«كوه جودى»،[1]كه خود را حقير شمرد و با خود گفت كه:با وجود اين


[1] گنج با ارزش در خور شأن شاه.

[2] بحار الأنوار،ج 73،ص 225،حديث 16.

[3] كافى،ج 2،ص 123،ح 7.

نام کتاب : معراج السعادة نویسنده : النراقي، المولى احمد    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست