آدمى اين را يافت مىداند كه عجب به علم،از حمق و جهالت است.
و از ثمرۀ علم آن است كه:بداند هر كه صاحب صفت عجب است خدا او را دشمن دارد.و در نزد خدا ذلت و پستى و حقارت و شكستگى محبوب است و بس.
در راه او شكسته دلى مىخرند و بس
بازار خود فروشى از آن سوى ديگر است و در احاديث قدسيّه وارد است كه خدا فرموده:«تا خود را بىقدر مىدانى تو را در نزد ما قدر و مرتبه ايست.و چون از براى خود قدرى بدانى در پيش ما هيچ قدرى ندارى». [1]
و ديگر فرموده كه:«خود را خرد و كوچك بشماريد تا من محل شما را بزرگ كنم. [2]
پس سزاوار عالم آن است كه:خود را به نوعى بدارد كه مولاى او مىطلبد.و بداند كه:امر بر عالم شديدتر،و حجّت بر او محكمتر است.از جاهل مىگذرند آنچه را كه «عشر» [3]آن را از عالم نمىگذرند،زيرا كه چون عالم لغزيد قدم جمعى كثير مىلغزد.و كسى كه با علم و معرفت معصيت كرد البته خباثت باطن او بيشتر است.
و از اين جهت حضرت پيغمبر-صلّى اللّه عليه و آله-فرمود كه:«در روز قيامت عالم را مىآورند و به جهنم مىافكنند به نوعى كه رودههاى او بيرون مىافتد و بر دور آنها مىگردد،همچون خرى كه بر دور آسيا گردد.پس او را به گرد دوزخ مىگردانند تا همه اهل جهنم او را مشاهده كنند.پس به او گويند كه:چه شده است تو را؟گويد كه:من مردم را به خوبى مىخواندم و خود بجا نمىآوردم.و از بدى منع مىكردم و خود مرتكب آن مىشدم». [4]
و خداوند عالم در قرآن مجيد علماى يهود را به خر مثال زده [5]و«بلعم بن باعور»[1] را به سگ،چون به علم خود عمل نكرده بودند.
و حضرت روح الله فرمود:«واى بر علماى بد،چگونه آتش بر آنها افروخته خواهد شد؟!». [6]
و حضرت امام جعفر صادق-عليه السّلام-فرمود كه:«هفتاد گناه از جاهل