يقين او زيادتر مىبود هر آينه بر روى هوا نيز راه مىرفت». [1]
و از اين حديث شريف مستفاد مىشود كه هر كه را يقين بالاتر،قدرت او بر كرامات بيشتر.و از آنچه مذكور شد ظاهر گرديد كه يقين جامع جميع فضايل و حاوى همه محاسن خصايل است.و بدان كه از براى آن سه مرتبه است:
مراتب يقين
مرتبه اول:علم اليقين است،و آن اولين مرتبه يقين است و عبارت است از:اعتقاد ثابت جازم مطابق واقع.و آن حاصل مىشود از ترتيب مقدمات و استدلال،مانند يقين كردن به وجود آتش در موضعى به مشاهده دود.
مرتبه دوم:علم اليقين است،و آن عبارت است از مشاهده مطلوب و ديدن آن به چشم بصيرت و ديده باطن،كه به مراتب روشنتر از ديده ظاهر است.و آنچه مشاهده از آن شود واضحتر و ظاهرتر است.
و اشاره به اين مرتبه است آنچه سيد اولياء در جواب ذعلب يمانى[1]كه سؤال كرد از آن حضرت كه:«هل رايت ربك؟»يعنى:«آيا پروردگار خود را ديدهاى؟»فرمودند:
«لم اعبد ربّا لم اره»يعنى:«بندگى نمىكنم خدائى را كه نديده باشم». [2]
و همين است مراد آن حضرت از آنچه فرمود كه:«رأى قلبى ربى»[2]يعنى:«ديد دل من پروردگار مرا».
و اين مرتبه هم نمىرسد مگر به رياضت و تصفيه نفس،تا اينكه تجرّد تام از براى او حاصل شود.و اين مانند يقين كردن به وجود آتش است به معاينه ديدن آن.
مرتبه سوم:حق اليقين است،و آن عبارت است از اينكه ميان عاقل و«معقول»[3]