responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 803

هنگامى كه اين گفته را امام در ضمن يك سخن طولانى- كه قسمت برگزيده‌اى از آن در ضمن خطبه ها گذشت- فرمود، دو نفر از اصحابش جلو آمدند. يكى از آنها عرض كرد: من جز اختيار خود و برادرم را ندارم، امر فرما تا اطاعت كنيم؛ امام فرمود:

شما دو نفر در برابر آنچه من مى‌خواهم (كه بسيج يك سپاه است) چه كارى مى‌توانيد انجام دهيد.

262- مى‌گويند: «حارث بن حوط» خدمت امام آمده عرض كرد: فكر مى‌كنى من گمان دارم اصحاب جمل (لشگر طلحه و زبير آتش افروزان جنگ در بصره) گمراهند (نه، گمراه نيستند).

امام در پاسخ فرمود: اى حارث، تو به زيرت نگاه كرده‌اى و به بالاى سرت نظر نيفكنده‌اى، لذا در تحيّر فرو رفتى (و ندانستى كدام جانب را اختيار كنى)، تو حق را نشناختى تا كسى كه حق را اخذ نموده بشناسى، و نيز باطل را هم نشناخته‌اى تا كسانى را كه طرفدار آن هستند بشناسى.

حارث گفت: بنابراين من نيز همراه «سعيد بن مالك و عبداللّه بن عمر» كناره‌گيرى مى‌كنم (و بى طرف مى‌مانم) امام فرمود:

«سعيد» و «عبداللّه بن عمر» نه حق را يارى كردند و نه باطل را خوار ساختند.

263- همنشين سلطان، چون كسى است كه بر شير سوار شده، ديگران به مقام او غبطه مى‌خورند، ولى خود مى‌داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است.

264- نسبت به بازماندگان ديگران خوش رفتارى كنيد تا نسبت به بازماندگان شما همين گونه رفتار كنند.

265- سخن حكما و دانشمندان اگر درست باشد، داروى (شفا بخش) است و اگر نادرست و خطا باشد درد و بيمارى (مهلك) است.

266- كسى از آن حضرت خواست تا ايمان را برايش توصيف كند. امام فرمود: فردا نزد من بيا تا در حضور جمعيّت تو را از آن آگاه سازم، كه اگر گفته‌ام را فراموش كنى، ديگرى برايت حفظ و نگهدارى كند، چرا كه سخن همچون شتر فرارى است كه بعضى آن را پيدا مى‌كنند و بعضى آن را نمى‌يابند.

شريف رضى رحمه الله مى‌گويد: امّا اصل پاسخ امام را به اين شخص سابقاً (در كلام 31) تحت عنوان «الإيمان على أربع شعب:» (أربع دعائم) آورديم.

نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 803
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست