نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 673
بخيل را در مشورت خود دخالت مده! زيرا كه تو را از احسان منصرف و از تهيدستى و
فقر مىترساند و نيز با افراد ترسو مشورت مكن! زيرا در كارها روحيهات را تضعيف
مىنمايند. همچنين حريص را به مشاورت مگير! كه حرص به ستمگرى را در نظرت زينت
مىدهد. (همه آنچه درباره اين افراد گفتم) به خاطر اين است كه بخل و ترس و حرص،
غرايز و تمايلات متعدّدى هستند كه جامع آنها سوءظن به خداى بزرگ است.
بدترين وزرا كسانى هستند كه: وزير زمامداران بد و اشرار پيش از تو بودهاند،
كسى كه با آن گناهكاران در كارها شركت داشته، نبايد جزو صاحبان سِرّ تو باشد، آنها
همكاران گناهكاران و برادران ستمكارانند، در حالى كه تو بهترين جانشين را از ميان
مردم به جاى آنها خواهى يافت، از كسانى كه از نظر فكر و نفوذ اجتماعى كمتر از آنها
نيستند و در مقابل، بار گناهان آنها را بر دوش ندارند، از كسانى هستند كه با
ستمگران در ستمشان همكارى نكرده و در گناه شريك آنان نبودهاند.
اين افراد هزينه شان بر تو سبكتر، همكاريشان با تو بهتر، محبّتشان با تو بيشتر
و انس و الفتشان با بيگانگان كمتر است. بنابراين آنها را از خواص و دوستان خود و
رازداران خويش قرار ده!
سپس (از ميان اينان) افرادى را كه در گفتن حق از همه صريحتر و در مساعدت و
همراهى نسبت به آنچه خداوند براى اوليايش دوست نمىدارد، به تو كمتر كمك مىكند،
مقدّم دار، خواه موافق ميل تو باشد يا نه، به اهل ورع و صدق و راستى بپيوند و آنان
را طورى تربيت كن كه ستايش بى حد از تو نكنند و تو را نسبت به اعمال نادرستى كه
انجام ندادهاى تمجيد ننمايند، زيرا مدح و ستايش بيش از حد، عجب و خودپسندى به بار
مىآورد و انسان را به كبر و غرور نزديك مىسازد.
هرگز نبايد افراد نيكوكار و بدكار در نظرت مساوى باشند زيرا اين كار سبب
مىشود كه افراد نيكوكار در نيكيهايشان بى رغبت شوند و بدكاران در عمل بدشان تشويق
گردند، هركدام از اينها را مطابق كارش پاداش ده! بدان كه هيچ وسيلهاى براى جلب
اعتماد والى، به وفادارى رعيت، بهتر از احسان به آنها و تخفيف هزينه ها بر آنان و
عدم اجبارشان به كارى كه وظيفه ندارند نيست، در اين راه آنقدر بكوش تا به وفادارى
آنان خوشبين شوى (و بر آنان اعتماد كنى كه) اين خوشبينى بار رنج فراوانى را از
دوشت بر مىدارد.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 673