نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 513
كوهها از جاهاى پست و صاف بر آمدگى پيدا مىنمودند و كم كم ارتفاع يافتند و بن
آنها در درون و اعماق زمين ريشه دوانيد!
قلّههاى آنها را به سوى آسمان كشيد و نوك آنها را طولانى ساخت. خداوند اين
كوهها را تكيه گاه زمين و ميخهاى نگهدارنده آن گردانيد. پس آنگاه در عين متحرّك
بودن آرام گرفت، نكند اهل خويش را در سقوط و اضطراب قرار دهد و يا آنچه را كه حمل
كرده فرو اندازد و يا آن را از جاى خويش زايل سازد.
منزّه است آن كس كه زمين را در ميان آن همه امواج ناآرام ثابت نگهداشت و پس از
رطوبت جوانبش، آن را خشك ساخت (بارانهاى سيلابى پايان گرفت و خشكيها سر از آب
برآوردند) و آن را جايگاه آرام زندگى براى مخلوق خويش گردانيد، بساط زندگى را براى
آنان، برروى اقيانوس عظيم و راكدى كه جريان ندارد و ايستاده و سير نمىكند گسترد،
تنها بادهاى شديد و تند آن را بر هم مىزند و ابرهاى پر باران آن را به حركت در
مىآورد. «در اين امور درس عبرتى است براى كسى كه بترسد» و احساس مسئوليّت در
پيشگاه خدا كند (انَّ فى ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى). [1]
خطبه 212
كه همواره با اين سخنان اصحاب خويش را براى جهاد با شاميان بسيج مىنمود
بار پروردگارا! هر كدام از بندگانت كه سخن عادلانه و به دور از ستم و اصلاح
كننده و بدون مفسده ما را در دين و دنيا بشنود ولى پس از يارى آيين تو و اعزاز
دينت سرباز زند، كندى ورزد و پشت كند؛ ما تو را بر ضدّ او به شهادت مىطلبيم. اى
كسى كه بزرگترين شاهدانى و باز تمام آنها را كه در آسمانها و زمين سكونت بخشيدهاى
به عنوان گواه بر ضدّ او به شهادت دعوت مىكنيم، با اين كه مىدانيم تو ما را از
يارى او بى نياز مىسازى و او را به گناهش خواهى گرفت!