responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 443

براى رسيدن به تقوا از خداوند يارى جوييد و براى يافتن حقِّ پاداش بر خداوند، از تقوا كمك بگيريد، زيرا پرهيزكارى امروز، پناهگاه و سپر بلاست و فردا راه رسيدن به بهشت، جاده تقوا واضح و روشن و پوينده آن سود فراوان خواهد برد و امانتدارش (خدا) حافظ آن خواهد بود، پرهيزكارى همواره خود را به امّتهاى گذشته و آينده عرضه مى‌دارد، زيرا فرداى قيامت به آن نيازمندند، همان فردايى كه آفريدگار آنچه را آفريده باز مى‌گرداند و آنچه را عطا كرده باز مى‌ستايد و درباره همه نعمتها بازخواست مى‌كند. آه! چه كمند كسانى كه تقوا را بپذيرند و آن‌چنان كه بايد آن را تحمّل كنند؛ آنها تعدادشان بسيار كم است و شايسته توصيفى هستند كه خداوند (در قرآن) مى‌فرمايد: «اندكى از بندگان من سپاسگزارند» [1]، گوش جان خويش را براى شنيدن نداى تقوا باز كنيد! و با جديّت، براى بدست آوردن آن تلاش نماييد. تقوا را به جاى آنچه از دست رفته قرار دهيد و به عوض هر كار مخالفى (كه انجام مى‌داديد) بپذيريد، با پرهيزكارى، خواب خويش را تبديل به بيدارى كنيد و روز را با آن طى نماييد-/ قلوب خود را از آن مالامال سازيد و با آن خود را از گناهان شستسو دهيد، بيماريهاى جان را با آن مداوا و خويش را با آن آماده سفر به جهان ديگر گردانيد و به سوى آن بشتابيد و از كسانى كه تقوا را ضايع كرده‌اند عبرت گيريد. نكند شما باعث عبرت مطيعان و متّقيان شويد! به هوش باشيد! تقوا را حفظ كنيد و خويشتن را هم در پرتو آن حفظ نماييد. در برابر دنيا خويشتن دار و در برابر آخرت دلباخته باشيد؛ آن كس را كه تقوا بلند مرتبه ساخت، خوار مشمريد و آن كه دنيا عزّتش داده ارجمندش مخوانيد! زرق و برق دنيا توجّه شما را جلب نكند و به سخن آن كس كه ترغيب به دنيا مى‌كند، گوش فرا مدهيد و به ندايش پاسخ مگوييد. از فروغ و درخشندگى ظاهريش روشنايى مجوييد و مفتون اشياى نفيس و گرانقدرش نگرديد كه زرق و برقش نيرنگ است و سخنش دروغ! ... اموال و ثروتش (بزودى) يغماى غارتگران، متاع گران‌قيمتش غنيمت دزدان خواهد بود. آگاه باشيد! دنيا همچون روسپى زنى است هوس‌انگيز كه خود را نشان مى‌دهد و مردان را مى‌فريبد و سپس با نفرت پشت مى‌كند و همچون مركبى سركش كه به هنگام حركت و تاخت از رفتار باز مى‌ايستد. دروغگويى است خيانت پيشه، ناسپاسى است حق نشناس، دشمنى است فاصله‌گير، پشت كننده‌اى است مضطرب، حالش دگرگونى، جاى گامهايش لرزان، عزّتش ذلّت، كارهاى جدّى‌اش بازى و شوخى و بلنديش عين سقوط است! سراى جنگ و غارتگرى و تبهكارى و هلاكت است، سرمنزل ناآرامى و حركت و ديدار و جدايى است؛ راههايش حيرت زا، گريزگاه هايش بى‌گذر و مقاصدش نوميد كننده است. دژهاى محكمش صاحبان خود را تسليم مرگ مى‌كند، خانه ها آنان را بيرون مى‌اندازند و تيزبينى آنهارا خسته مى‌سازد. (با نگاهى هوشمندانه انسانها از اين گروهها خارج نيستند): يا نجات يافته‌اى مجروح و يا داراى بدنى پاره پاره، دسته‌اى سرشان از تن جدا و دسته‌اى غرقه به خونند؛ ديگرى هر دو دستش را مى‌گزد و جمعى دستها را از دريغ و حسرت به هم مى‌مالند، برخى سر را بر روى دستها گذارده به فكر فرو رفته‌اند،


[1]. سوره سبأ، آيه 13.

نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست