نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 393
بلكه حلال همان است كه خداحلال كرده و حرام آن است كه خداوند تحريم فرموده
است.
در امور و حوادث تجربه آموختهايد و با وضع گذشتگان پند و اندرز داده شدهايد.
مثلها برايتان زدهاند و به امرى آشكار دعوت گرديدهايد. بنابراين جز افراد «كر»
در اين امرى كه صدايش در همه جا پيچيده، ناشنوا نمىشوند و غير از كوران، از اين
جريان روشن و واضح نابينا نمىگردند، آن كس كه از آزمايشها و تجربههاى خداداد سود
نبرد، از هيچ پند و اندرزى سود نخواهد برد و كوتهبينى و كوتهفكرى، آشكارا دامن
او را مىگيرد تا آنجا كه بد را خوب و خوب را بد مىپندارد. مردم دو گروه بيش
نيستند؛ (گروهى) تابع شريعت و آيين (و گروهى) بدعت گذار، كه از ناحيه خدا دليلى از
سنّت پيامبران و روشنايى از حجّت و برهان به همراه ندارند.
قرآن كتاب خدا
خداوند سبحان احدى را به مطالبى مانند آنچه در قرآن آمده موعظه نفرموده است،
زيرا قرآن رشته محكم خداست و وسيله امين او؛ بهار دلها و چشمههاى دانش در قرآن
است، براى قلب و فكر جلايى جز قرآن نتوان يافت، خصوصاً در محيطى كه بيدار دلان از
ميان رفته و غافلان يا تغافل كنندگان باقيماندهاند.
هر كجا كار نيكى بود به آن كمك و هر جا شرّى مشاهده كرديد از آن دورى گزينيد.
زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله همواره مىفرمود: «اى فرزند آدم! عمل نيك را
انجام ده و شرّ و بدى را كنار گذار، اگر چنين كنى در جاده مستقيم و راه وسط خواهى
بود» و به قرب خداوند راه خواهى يافت.
انواع ظلم
بدانيد ظلم و ستم بر سه گونه است: ستمى كه هرگز بخشوده نمىشود و ستمى كه بدون
مجازات نخواهد بود و ظلمى است كه از آن صرف نظر مىشود و باز خواست ندارد. امّا
ظلمى كه بخشوده نخواهد شد «شرك به خداست». خداوند مىفرمايد: «خداوند هيچگاه از
شرك به خود در نمىگذرد». [1] امّا ظلمى كه بخشوده مىشود، ستمى است كه بنده با گناهان
صغيره به خويشتن كرده است، و امّا ستمى كه بدون مجازات نمىماند، ستمگرى بعضى از
بندگان به برخى ديگر است. قصاص در آنجا بسيار سخت است (اين قصاص) مجروح ساختن با
كارد و يا زدن با تازيانه نيست بلكه چيزى است كه اينها در برابرش كوچك است.