responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 349

و اين پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله بود

از پيامبر پاك و پاكيزه‌ات صلى الله عليه و آله پيروى كن! زيرا راه و رسمش سر مشقى است براى آن كس كه بخواهد تأسّى جويد و انتسابى است (عالى) براى كسى كه بخواهد منتسب گردد، و محبوبترين بندگان نزد خداوند كسى است كه از پيامبرش سرمشق گيرد و قدم به جاى قدم او گذارد. پيامبر صلى الله عليه و آله بيش از حدّاقل نياز از متاع دنيا استفاده نكرد و به آن تمايلى نشان نداد. پهلويش از همه لاغرتر و شكمش از همه گرسنه‌تر بود. دنيا به وى عرضه شد (تا آنچه مى‌خواهد انتخاب كند) امّا از پذيرفتن آن امتناع ورزيد، او از آنچه مبغوض خداوند است آگاهى داشت، لذا خود نيز آنها را منفور مى‌شمرد و آنچه خداوند آن را حقير شمرده بود او نيز حقير مى‌دانست و كوچكها را كوچك و كم اهميّت.

اگر در ما چيزى جز محبّت آنچه مورد غضب خدا و رسول، و بزرگداشت آنچه خداوند و پيامبرش آن را كوچك شمرده‌اند، نباشد، همين خود براى مخالفت ما با خدا و سر پيچى از فرمانش كافى است.

پيامبر صلى الله عليه و آله روى زمين (بدون فرش) مى‌نشست و غذا مى‌خورد و با تواضع همچون بردگان جلوس مى‌كرد، با دست خويش كفش و لباسش را وصله مى‌كرد، بر مركب برهنه سوار مى‌شد و حتّى كسى را پشت سر خويش سوار مى‌نمود، پرده‌اى را بر در اتاقش ديد كه در آن تصويرهايى بود، همسرش را صدا زد و گفت:

«آن را از نظرم پنهان كن! كه هر گاه چشمم به آن مى‌افتد به ياد دنيا و زرق و برقش مى‌افتم».

او با تمام قلب خويش از زرق و برق دنيا اعراض و ياد آن را در وجودش ميراند، وى سخت علاقه‌مند بود كه زينت‌ها و زيورهاى دنيا از چشمش پنهان گردد، تا از آن لباس زيبايى تهيّه نكند و آن را قرار گاه هميشگى نداند و اميد اقامت دائم در آن نداشته باشد. لذا آن را از روحش بيرون راند، از قلبش دور ساخت و از چشمش پنهان ساخت. (آرى) چنين است، كسى كه چيزى را منفور مى‌دارد، نگاه كردن و يادآورى آن را نيز منفور مى‌شمرد.

در زندگى رسول خدا صلى الله عليه و آله امورى است كه تو را به عيوب و بديهاى دنيا واقف مى‌سازد، چه اين كه او و نزديكانش در آن گرسنه بودند و با اين كه منزلت و مقام عظيمى در پيشگاه خداوند داشت زينتهاى دنيا را از او دريغ داشت، بنابراين هر كس با عقل خويش بايد بنگرد كه آيا خداوند با اين كار پيامبرش را گرامى داشته يا به او اهانت نموده است؟ اگر كسى بگويد او را تحقير كرده كه- به خدا سوگند- اين دروغ محض است، دروغى بزرگ، و اگر گويد او را گرامى داشته، بايد بداند خداوند ديگران را (كه زينتهاى دنيا به آنها داده) گرامى نداشته است، چه اين كه دنيا رابراى آنها گسترده و از مقرّبترين افراد به او دريغ داشته است. بنابراين (كسى كه بخواهد خوشبختى واقعى پيدا كند) بايد به اين فرستاده خداوند اقتدا و تأسّى نمايد؛ گام در جاى گامهايش بگذارد و از هر درى كه او داخل شده وارد شود

نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 349
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست