نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 275
خطبه 127
كه در آن پارهاى از احكام دينى و رفع اشتباهات خوارج سبك مغز و نقض حكم حكمين
بيان شده است.
اگر حتماً چنين مىپنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدهام (به فرض كه چنين
باشد) پس چرا به گمراهى من همه امّت محمد صلى الله عليه و آله را گمراه مىشماريد؟
و آنها را با خطاى من مورد مؤاخذه قرار مىدهيد؟
و به گناه من تكفيرشان مىكنيد؟ [1] شمشيرهاى خويش را بر دوش گذاشته (به هر كجا مىتوانيد
مىزنيد) جاى سالم را از ناسالم تميز نمىدهيد، گناهكار و بى گناه را با هم فرق
نمىگذاريد (و همه را با يك نظر مىنگريد) در حالى كه مىدانيد پيامبر صلى الله
عليه و آله زناكار همسردار را سنگسار مىكرد، پس از آن بر وى نماز مىخواند، پس
ارث او را ميان خاندانش تقسيم مىنمود. قاتل را مىكشت و ميراثش را به اهلش
مىداد، دست سارق را مىبريد، و زنا كار بدون همسر را تازيانه مىزد، پس سهم آنها
را از غنائم مىداد و مىتوانستند از زنان مسلمان همسر انتخاب كنند، بنابراين
پيغمبر آنها را به واسطه گناهانشان مؤاخذه مىكرد و حقّ خداى را بر آنها اجرا
مىنمود، امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمىبرد و نامهاى آنان را از دفتر
مسلمانان خارج نمىساخت.
شما شريرترين مردميد (و اين عمل و فكر شما بهترين دليل بر سوء نيّت و
انحرافتان از حق است) و كسانى هستيد كه شيطان شما را از راه راست به سوى هدفهاى
خويش پرتاب كرده و به سرگردانى محكوم ساخته، به زودى دو گروه درباره من هلاك
مىگردند: دوستدار افراط كننده كه محبّت افراطى من وى را به غير حق بكشد و دشمن
افراطى كه از سر دشمنى قدم در غير راه حق بگذارد (جمعى مرا خدا بدانند و جمعى حتّى
مسلمان ندانند)، بهترين مردم درباره من گروه ميانه رو هستند از آنها جدا نشويد! و
همواره همراه بزرگترين جمعيّتها (اكثريّتهاى طرفدار حق) باشيد كه دست خدا با
جمعيّت است.
از پراكندگى بپرهيزيد كه انسان تنها بهره شيطان است چنانكه گوسفند تك رو طعمه
گرگ!
آگاه باشيد، كسى كه به اين شعار (شعار اغواگر و تفرقه انداز خوارج) دعوت كند-
گرچه زير اين عمامه من باشد- وى را بكشيد، اگر به آن دو نفر (ابوموسى و عمرو عاص)
حكميّت داده شد تنها به اين خاطر بود كه آنچه را قرآن زنده دانسته زنده سازند و
آنچه را محكوم به مرگ نموده نابود كنند، و احياى قرآن اين است كه دست اتّحاد به هم
دهند و به آن عمل كنند و ميراندن آن پراكندگى و جدايى از آن است، پس اگر قرآن ما
را به سوى آنها بكشاند، آنان را متابعت مىكنيم و اگر آنان را به سوى ما سوق دهد
بايد تابع ما باشند. اى بى اصلها! شرّى به راه نينداختهام و شما را از واقعيّت
سرنوشتتان نفريفتهام و چيزى را بر شما مشتبه نساختهام، رأى جمعيّت شما بر اين
قرار گرفت كه دو نفر را انتخاب كنند،
[1]. خوارج عقيده داشتند: هر كس گناه
كبيرهاى انجام دهد كافر مىگردد و از اسلام خارج مىشود.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 275